سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در نقد بی‌سوادی 

 فردوسی:

زیان کسان از پی سود خویش / بجویند و دین اندر آرند پیش

 

 اخیراً رئیس جمهور در دانشگاه گفت: میدان را به بیسوادها ندهید! بی سوادها فریاد برآوردند که چرا توهین می کنی؟

متن زیر نوشته قاسم توکلی در تشریح و معنای بی سواد است.

»بی سوادی» فقط ناتوانی در خواندن و نوشتن نیست، بی سوادی فقط این نیست که «ان. پی. تی» را «ام. پی. تی» بنویسیم.

امروزه در عرصه سیاست ، بی سوادی، ناتوانی در درک معادلات پیچیده اقتصادی و سیاسی حاکم بر جهان است.

امروزه بی سوادی ندیدن آمار فساد و جرم و جنایت و تورم و بیکاری و فقر در داخل کشور است.

بی سواد کسی است که رشد اقتصادی منفی 6 درصد را نمی بیند،

بی سواد کسی است که نرخ 35 درصدی بیکاری (در برخی استانهای محروم 50 درصد) را نمی بیند.

بی سواد کسی است که نمی بیند تنها در سال 92 و آن هم تنها در شهر تهران 2700 نفر به علت آلودگی هوا جان باخته اند، آلودگی ای که مهمترین علت آن مصرف بنزین بی کیفیت و غیراستاندارد است. (بنگرید به سخنان رییس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران در تاریخ 7 آذر 92)

بی سواد کسی است که نمی داند راه‌ افتادن سونامی سرطان (با رشد حیرت انگیز 181 درصدی در سال 91) نتیجه مصرف بنزین غیراستاندارد به‌عنوان سوخت است. (بنگرید به سخنان اخیر موید حسینی سخنگوی فراکسیون محیط‌‌زیست و توسعه پایدار مجلس در گفتگو با روزنامه شرق)

بی سواد کسی است که زندگی 45 درصد مردم ایران در زیر خط فقر (آن هم با آمارهای سال 1391) را مخالف «عزت» نمی داند اما مذاکره با امریکا و پنج بعلاوه یک را مخالف عزت کشور می داند.

بی سواد کسی است که نرخ50 درصدی «شاخص فلاکت» زندگی مردم برایش اهمیت ندارد اما کراوات بستن یک استاد دانشگاه در سوئیس را مغایر آرمانهای انقلاب می داند.

بی سواد کسی است که توافق ژنو را «ژنو-چای» (مترادف ترکمنچای) و مغایر با ارزشهای اسلامی می داند اما کاهش سن فحشا به 13 سال و قاچاق دختران ایرانی برای تن فروشی در دبی را مغایر با ارزشهای اسلامی نمی داند.

بی سواد کسی است که با ذره بین به دنبال برجسته کردن معضلات اجتماعی کشورهای اروپایی و امریکا است اما مرگ سالانه 200 هزار نفر از شهروندان کشور خود را به دلیل اعتیاد و عوارض سوء آن نمی بیند! (بنگرید به سخنان بابک دین پرست؛ معاون کاهش تقاضا و مشارکت های مردمی ستاد مبارزه با مواد مخدر)

بی سواد کسی است که کسب رتبه سوم از حیث داشتن تورم اقتصادی در میان 161 کشور جهان و کسب رتبه 144 از میان 177 کشور جهان از حیث «فساد اداری» او را شرمنده نمی کند اما از انگلیسی صحبت کردن وزیر امور خارجه خشمگین و شرمسار است.

و...

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل




تاریخ : دوشنبه 93/1/25 | 9:3 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

شاید بتوان در پاسخ شما چنین گفت که وقتی پای اصل دین در میان است منافع و حتی حقوق شخصی جایگاهی ندارد. چنان که فرمایش امیرمؤمنان -ع- را آوردم. یادآوری میکنم که گر چه ما از حیات پربار امام حسین -ع- فقط حدود هفت ماه را -یعنی از نیمه ماه رجب که معاویه مرد و یزید زمام امور را به دست گرفت تا اربعین شهادت آن حضرت- میدانیم و ارج مینهیم اما امام حسین در طول حیات سیاسی خود -چه آن هنگام که فرزندی مطیع در دوران سکوت پدر بزرگوارش در قبال تحولات سیاسی آن زمان بود و چه آن هنگام که فرماندهی دلاور در عهد خلافت پدر بزرگوارش بود و چه آن زمان که مشاوری امین و صادق برای برادر گرامیش بود و چه آن زمان که خود امامت و زعامت معنوی امت را در عهد معاویه بر عهده داشت- چنان که خود آن حضرت و دیگر تحلیلگران گفته اند و آورده اند ، علت این که آن حضرت به مانند برادرش  هیچ اقدامی در سرنگونی حکومت معاویه و به دست گرفتن حکومت انجام ندادند ، این بود که گر چه تحریفاتی در روند حکومت و حاکمیت دینی از طرف متولیان امر حکومت اسلامی صورت گرفته بود اما این تحریفات و حتی تغییرات تا بدانجا نبود که به اساس دین آسیب بزند و تا وقتی که دین آسیب جدی نمیدید امام بر خود فرض نمیدید که دست به شمشیر و قیام بزند ، چنان که نزد. بنابر این باید برای این مقوله جایگاهی قائل شد.
دیگر آن که چنان که بارها گفته شده است ما شیعیان برای ائمه خود سه شأن را قائلیم که پائینترینش تصدی حکومت ظاهری دنیوی بر مردمان آن هم در صورت تمایل و خواست خود مردم - ارجاع میدهم به فرمایش امیرمؤمنان(ع) که لولا حضور الحاضر و قیام الحجة و نیز استناد امام حسین(ع) به نامه ها و درخواستها و خواهشهای مردم کوفه و اجابت دعوت آنان - است. آنچه که در درجه اول از شأن و اهمیت است ولایت معنوی ایشان است که در حقیقت این شأن بیشتر مطمح نظر بوده و کسی هم از مسلمانان با آن مخالفتی نداشته و دربست آن را پذیرفته بودند. و این همان منصبی است که دست بشر از آن کوتاه است و نمیتواند در آن دخالتی داشته و دخل و تصرفی کند. دیگر ولایت علمی و مرجعیت دینی است که از قضا این منصب را هم همه مسلمین پذیرفته بودند و از باب اهل البیت أدری بما فی البیت در مراجعات خود این بزرگواران را شایسته ترین افراد در زمان حیات و زعامت خود میدانستند و به ایشان مراجعه میکردند ، گر چه رویکرد سیاسی و اجتماعیشان متفاوت بود. اما در باب مقوله سوم یعنی تصدی اداره امور سیاسی و اجتماعی و رتق و فتق امور بین ما و شیعیان تفاوت نگرش دیده میشود که نمیتوان این را نقطه مرکزی تبیین نور و ظلمت تلقی کرد. اول بدان دلیل که ما نباید آن دو جایگاه اول را که بسیار پر اهمیت تر از این جایگاه سوم است ، نادیده بگیریم و دیگر آن که نباید فراموش کنیم که شیعه -یعنی کسانی که امام علی(ع) را امام پس از پیامبر و جانشین ایشان در جایگاه معنوی و سپس علمی و بعد خلافت ظاهری مبدانند- خود بر سه دسته است که زیدیه -یعنی آنان که از امام باقر به سمت زید ورغلتیدند- معتقدند گر چه ابوبکر و عمر خطا کردند که حق امام علی را تصاحب کردند اما از باب جواز تقدم مفضول بر فاضل و بلکه افضل این جایز بوده و غصب تلقی نمیشود. فراموش نکنیم که زید همان است که در مقوله امامت با برادر خود امام باقر بحث و جدل داشت و قیام به سیف را از ارکان امامت میدانست و او همان است که عنوان رحم الله عمّی زید را پس از کشته شدنش از برادر زاده اش -امام صادق(ع)- گرفته است. حال این سؤال باید پاسخ داده شود که ما از کدامین زاویه به مطلب مینگریم؟ این دیگر دعوای شیعه و سنی نیست که بخواهیم در نص قرآنی خدشه و جدل کنیم بلکه اختلافی است که بین خود گروه شیعیان وجود دارد.
باز تکرار میکنم همان نکته کلیدی را -که شما آن را احساسی دانسته اید- که فکر نمیکنید همین چنین نگرشی خود خروج از نور و ورود در ظلمت تاریک اندیشانه نسبت به یک جریان که در طول تاریخ تداوم پیدا کرده است ، نیست؟ و آیا نباید این نگرش را اصلاح کرد؟ و البته کسی در محوریت نور بودن خدا و در امتداد او پیامبر(ص) و سپس علی(ع) و فرزندانش تردید ندارد اما آیا نباید نوع نگاه به این مقوله تغییر یابد تا هم سعه وجودی به این بزرگواران داده شود و هم این گرامیان را از این ضیق جایگاه رهایی بخشیم و در دایره تنگ نگاه مضیّق خود گرفتارشان نکنیم و آن را هم به ریش باور اعتقادی و تبیین و تفسیر آیت قرآنی و اساس دین نبندیم؟!!!




تاریخ : پنج شنبه 92/11/17 | 4:3 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

سلام و عرض اراذت

اول - چنان که گفته اید در مقطع خلافت 5/1 ساله ابوبکر تمام جامعه اسلامی تمام قد در مقابل فتنه شیطانی متنبیان(نه فقط مسیلمه) و مرتدان قیام نموده بود. یعنی جامعه اسلامی آن زمان با تمام اختلافی که در درون خود داشت به این نتیحه رسیده بود که جبهه طاغوت در برابر جبهه حق همان برآشوبندگان در برابر کلیت اسلام و حکومتی است که پیامبر بنیانش را نهاده است نه آن که شما و برخی به دنبالش هستند. به این مطلب علی -ع- در یکی از خطبه ها اشاره فرموده اند که دیدم حق شخصی خودم را استیفا کنم یا اصل دین را با همراهی با غاصبان جایگاهم از لوث وجود مرتدان و متنبیان پاک کنم؟ دیدم حفظ اصل دین از استیفای حق شخصی من مهمتر است .
دوم - در حدود 11 سال خلافت عمر بن خطاب فتوحات شام و ایران را داریم که هر دو در آن زمان و چه بسا از اواخر حکومت پیامبر تهدیدی برای نظام اسلامی محسوب میشدند و به فرموده شما در لاین شیطان و تاریکی بودند. نمیدانم چرا شما از ورای تاریخ به این مسأله مینگرید و میگوئید آنها که ضعیف شده بودند!!! چطور ضعیف بودند که مسلمانان مجبور شدند چهار بار با آنها بجنگند و از محورهای مختلف بر آنان یورش برند و با مقاومت جانانه ایرانیان مواجه شوند و پس از نزدیک به دو یا سه سال ایران را فتح کنند؟ آیا نباید اینان را در قبال جامعه یکپارچه و متحد مسلمانان _همان چیزی که پیامبر به دنبال ایجادش بود- جبهه ظلمت و شیطان دانست؟ و حتماً باید با فرض پیچیدگی رفتارهای شیطانی به دنبال کسی یا کسانی یا جریانی در داخل امت اسلامی برای قرار دادن در لاین شیطان و ظلمت بود؟
سوم - دوره 12 ساله خلافت عثمان که البته در این دوره به دلیل انحراف آشکار از مبانی و اصول مسلّم اسلامی و ترویج و بسط اشرافیگری و ترجیحات قومی و قبیله ای (قبیله گرائی جاهلی) در درون خود جامعه اسلامی نیز بسیاری از اصحاب پیامبر از جمله عایشه و طلحه و زبیر و علی-ع- و محمد بن ابی بکر و عبدالله بن مسعود و عبدالله بن عباس و ... با آن زاویه پیدا کرده و به مخالفت با حاکم و حکومتش پرداختند و تا بدانجا پیش رفتند که برخی خود را مجاز به ریختن خونش دیدند.
چهارم - و البته در همین دوره اگر میخواهید از درون خود جامعه اسلامی و نه از درون امت اسلامی کسی یا کسانی را در زمره شیطان و تاریکی قرار دهید بنی امیه را میتوانید بدون هیچ واهمه ای -چنان که قاطبه اش مورد لعن بوده است- در این لاین قرار دهید.
پنجم - به نظر میرسد همین تفکر ایجاد انشقاق بیمورد در جبهه مسلمانان خود حربه و حیله شیطان و یک عمل شیطانی در قالب تز و تصور و تفکری به اصطلاح دلسوزانه و خیرخواهانه و مصلحانه است. در حالی که خود نوعی تاریکی بر آمده از تاریک اندیشی در روند تاریخی دینداری اسلامی است.




تاریخ : سه شنبه 92/11/15 | 11:53 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

فرق عیدانه احمدی نژاد با سبد کالایی روحانی 

اواخر سال 91 به هر نفر ایرانی 85 هزار تومان و هر کس که تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی بود 90 هزار تومان به عنوان کمک اقتصادی و عیدانه پرداخت شد . دقت کنید که این کمک به تمام ایرانیان پرداخت شده و به ازاء هر نفر این مبلغ پرداخت می شد، یعنی خانواده2 نفره 170,000 تومان ، خانواده سه نفره 265,000 تومان و به همین ترتیب به خانواده7 نفره 595,000 تومان عیدانه پرداخت می شد. به عبارتی رقمی حدود 6,375000000,000تومان در مجموع به مردم پرداخت شد

در حال حاضر قرار است در دو نوبت در مجموع فقط به 30 میلیون نفر هر نوبت 15 میلیون نفر سبد کالایی بدهند آن هم به صورت خاطره انگیز و استفاده از روش نوستالژیک کوپن و صف، و به ارزش 80 هزار تومان. البته کارگران و روستاییان و اقشاری از این دست از گرفتن این هدیه محروم خواهند ماند که البته کم سعادتی از خود این اقشار است. به عبارتی هزینه کلی این سبد کالایی برای دولت یازدهم چیزی در حدود 2,400,000,000,000 تومان خواهد بود. نکته قابل تأمل اینکه در تقسیم این سبد کالایی عدالت به سبک ... اجرا شده و به خانواده های دو نفره همان قدر برنج و روغن و پنیر می دهند که به خانواده های 7 نفره.

جمع بندی این که:

وای بر ما اگر نام این اقدام را گداپروری بنامیم. 

مبلغ عیدانه دولت دهم 3,975,000,000,000 تومان بیشتر از دولت یازدهم بوده است. 

در دولت دهم 45 میلیون نفر بیشتر از دولت یازدهم از کمک اقتصادی بهره مند شده اند.

در دولت دهم مردم بدون ثبت نام و استعلام از سامانه پیامکی و ایستادن در صف و اجبار در گرفتن جنسی خاص (بخوانید برنج هندی و مرغ ترکیه ای که معلوم نیست امتیاز واردات و سود سرشار آن قرار است در جیب چه کسی برود) و با رعایت کرامت انسانی شان، پول واریز شده به حساب را به صلاح دید خود مصرف کرده اند.

در دولت دهم بین کارمندان دولت و بازنشستگان و رانندگان تاکسی و لبو فروشها و روستاییان و مشاغل آزاد و امثال اینها تبعیضی وجود نداشته است.

مهمترین نتیجه گیری از این مقایسه این است که احمدی نژاد گدا پرور است و روحانی با تدبیر و عاقل؟!!!




تاریخ : دوشنبه 92/11/14 | 7:51 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

آیا عمر بن خطاب در نهم ربیع الأول به قتل رسیده است؟   
تذکر: این نوشتار سابق بر این، در چنین روزهائی در همین وبلاگ بازنشر شده بود؛ اما به دلیل درگیر بودن مردمان جامعه ما با این مقوله مجدداً با اضافاتی اندک تقدیم می گردد.

مقدمه:
1 - روز نهم ربیع الأول ، روز آغاز ولایت و امامت امام دوازدهم(عج) است.
2 - روایاتی وارد شده است که مردم را در این روز تشویق به خجسته و میمون داشتن این روز و تبریک آن به یکدیگر و نوپوشی و ... کرده است.

{مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار می‌نویسد: قَالَ إبراهِیمُ بنُ عَلِیٍّ الکَفعَمِی فِی سِیاقِ أعمالِ شَهرِ رَبیعِ الأوَّلِ أنّه رَوَى صَاحِبُ مَسَارِّ الشِّیعَةِ أَنَّهُ مَنْ أَنْفَقَ فِی الْیَوْمِ التَّاسِعِ مِنْهُ شَیْئاً غُفِرَ لَهُ، وَ یُسْتَحَبُّ فِیهِ إِطْعَامُ الْإِخْوَانِ وَ تَطْیِیبُهُمْ وَ التَّوْسِعَةُ فِی النَّفَقَةِ، وَ لُبْسُ الْجَدِیدِ، وَ الشُّکْرُ وَ الْعِبَادَةُ، وَ هُوَ یَوْمُ نَفْیِ الْهُمُومِ، وَ رُوِیَ أَنَّهُ لَیْسَ فِیهِ صَوْم‏. (بحارالأنوار، ج 31، ص 119)
ترجمه: شیخ ابراهیم بن علیّ کفعمی (در کتاب مصباح) گفته است: صاحب کتاب مسارالشیعة (یعنی شیخ مفید) روایت کرده است که هر که در روز نهم ماه ربیع الاول چیزی انفاق کند، حق تعالی گناهان او را بیامرزد. و در این روز اطعام برادران مؤمن و خوشبو گردانیدن ایشان و توسعه دادن بر عیال خود و دیگران و پوشیدن جامه‌های نو و شکر و عبادت حق تعالی مستحبّ است. این روز، روز برطرف شدن غم‌هاست. و روزِ روزه داشتن نیست. (زادالمعاد، ص 411)}

حال سؤالی که در اینجا مطرح است، این است که علاوه بر مقام ولایت و آغاز امامت حضرت حجت(عج)، آیا مناسبت دیگری نظیر حادثه قتل خلیفه ثانی نیز در این روز اتفاق افتاده است یا خیر؟ و در هر صورت آیا دعوت به خوشحالی مردم در این روز از باب آغاز امامت حجت ثانی عشر(عج) -که از زمان پیامبر(ص) در بین مردم داستانش و غیبتش و ظهورش و دادگستری اش زبان به زبان می چرخیده و از مسلمات روائی و عرفی بین همه مسلمانان بوده است - می باشد یا به دلایل دیگر نظیر به قتل رسیدن خلیفه دوم؟

پاسخ:
روز نهم ربیع الأول در بین عوام شیعه از دیرباز به عنوان روز قتل عمر بن خطاب تلقی و آن را به عنوان عید الزهراء گرامی میداشتند و حتی برخی که دین را جز ظاهر و پوسته نمی بینند و نمی دانند، برای ارتکاب برخی معاصی به حدیث رُفِعَ القلم (عن أبی عبدالله-ع- قال: قال رسول الله-ص- رُفِع عن امّتی تِسعةٌ: الخطأ و النسیان و ما اُکرِهوا علیه و مالایعلمون و مالایُطیقون و مااضطُرّوا علیه و الحسد و الطَیَرة و التفکر فی الوسوسة فی الخلق مالم ینطق بشفةٍ = امام صادق فرمود: رسول خدا فرمودند: از امت من 9چیز برداشته شده است: خطا و فراموشی و آن چه بر آن اکراه شوند و آن چه نمی دانند و و آن چه توان آن را ندارند و آن چه بدان مضطرّ شده اند و حسد و فال بد و وسوسه در آفرینش، تا زمانی که بر زبان نیاید. خصال شیخ صدوق، ج2 ، ص184)  متمسک شده و بر این باورند که در این روز قلم (سخط) الهی از شیعیان برداشته شده تا هر امر خطا و خلافی از آنان به بهانه عیدالزهرا و قتل عمر بن خطاب که موجب شادی دل حضرت زهرا(س) شده است، سر بزند!!! ناگفته نماند که چنین چیزی - رفع قلم بدون اقتضای موارد نه گانه مطرح در مباحث اصولی و کلامی - حتی برای پیامبر هم تجویز نشده است چه برسد به سایرین. حال چگونه این جماعت چنین باور مزخرف و موهنی را ترویج می کنند؟ فقط از عوامان و عوام زدگان و متولیانی که حیات و بقا و تداومشان در عوامفریبی در سایه دین و مذهب است، بر می آید. به هر حال چنین کسانی معتقدند در این روز عمر بن خطاب به دست ابولؤلؤ (فیروز)؛ غلام ایرانی (اهل فین کاشان!) کشته شده است. اما این تمام واقعیت نیست.

عمر بن خطاب، چنان که مصادرش می آید، در 25 یا 26 یا 27 یا 29 ذیحجه سال 23 هجری به قتل رسیده است. و آن که در نهم ربیع الأول (سال 66هجری) کشته شده است، چنان که علامه مجلسی میگوید، عمر بن سعد است که پس از قیام مختار و به دست یکی از سربازان مختار کشته شد. (زادالمعاد، ص412)

تفصیل مطلب
اهل سنّت و مورّخین آنها و بعضی از علمای شیعه، تاریخ مرگ عمر بن خطاب را در اواخر ماه ذی‌الحجّة گزارش نموده ‌اند که به بعضی از آنها اشاره می‌شود.
مسعودی (م346ه) در مُرُوج الذّهب می‌نویسد: أبولؤلؤ فیروز، غلام مغیرة بن شعبة، روز چهارشنبه، 4 روز مانده به پایان ماه ذی‌الحجّة، در سال 23 هجری، عمر بن خطّاب را در نماز صبح و در سن 63 سالگی به قتل رساند. (ج ‏2، ص 304)
شیخ مفید (م413ه) در مَسارالشیعة روز بیست و ششم ذی‌الحجّة را روز ترور عمر بن خطاب؛ و روز بیست و نهم این ماه را روز مرگ وی گزارش می‌کند. (ص 42)
ابن عبدالبرّ در الاستیعاب، قتل عمر بن خطاب را در سه روز یا چهار روز مانده به پایان ذی‌الحجّة گزارش می‌کند. وی به نقل از زُهری نقل می کند که صُهَیب (غلام عمر) کسی بود که بر عمر بن خطاب نماز خواند. (ج ‏3، ص 1152 و1157)
سیّد بن طاووس (م664ه) در اقبال‌الاعمال می‌نویسد: در روز بیست و ششم ذی‌الحجّة، دشمن اهل بیت پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله کشته شد. (ص 861)
مرحوم شیخ بهایی در توضیح المقاصد می‌نویسد: در روز بیست و ششم ماه ذی‌الحجة، ابولؤلؤ، عمر بن خطاب را ترور کرد و در بیست و نهم ذی‌الحجة سال 23، عمر کشته شد. (ص 545)
شیخ ابراهیم کفعمی در مصباح می‌نویسد: عمر بن خطاب در بیست و هفتم ذی‌الحجة ترور شد و هر کس بپندارد که وی در روز نهم ربیع الأول کشته شده است، به خطا رفته است. (ص 515)
وی در ذیل اعمال ماه ربیع الاول می‌گوید: نویسنده کتاب مسارالشیعة (مرحوم شیخ مفید) روایت می‌کند که «... اکثر مردم شیعه این گونه می‌پندارند که در این روز (نهم ماه ربیع الأول)، عمر بن خطّاب به قتل رسیده است، در حالی که این سخن، صحیح نیست.» محمّد بن ادریس حلّی در کتاب سرائر می‌نویسد: «هر کس این چنین بپندارد که عمر در نهم ربیع به قتل رسیده است، به اجماع مورّخین اشتباه کرده است.» مرحوم شیخ مفید در کتاب تاریخی خود اینچنین می‌گوید: «عمر بن خطاب در روز دوشنبه، چهار شب مانده به پایان ماه ذی‌الحجّة سال 23 هجری کشته شد.» و صاحبان کتاب‌های الغرّة، معجم، طبقات، مسار الشیعة و اقبال الأعمال و بلکه شیعه و اهل سنّت بر این قول تاریخی، اجماع دارند. (مصباح کفعمی، ص 510-511‏ ؛ بحارالأنوار، ج 31، ص 119)
شیخ عباس قمی نیز در وقایع الایّام می‌نویسد: در روز بیست و نهم ماه ذی الحجه، سنه23، عمر بن خطاب وفات کرد، و صُهَیب رومی بر وی نماز گذاشت. (ص 133) وی در کتاب تتمة المنتهی چنین میگوید: عمر بن الخطّاب ... موافق تواریخ ، مقتل او در روز چهارشنبه 26ذیحجه سال23 هجری به دست فیروز غلام مغیرة بن شعبة معروف به أبولؤلؤه واقع شد. (ص25)

آن چه گفته آمد و نیز منابع ذیل الذکر دلالت بر این دارند که اگر بنا است در چنین روزی عیدالزهراء اقامه شود، باید بابت آغاز ولایت و امامت امام منتظَر(عج) و در درجه دوم بابت کشته شدن عمر بن سعد ملعون اقامه کرد (نه عمر بن خطاب که هیچ مناسبتی با این روز ندارد.) هر چند به نظر میرسد شیعیان برای دلخوش بودن، عمر بن سعد را تبدیل به عمر بن خطاب کرده اند و جالب این که حتی علما هم که دستی بر تاریخ و حقیقت مطلب دارند، بعضاً خود نیز عوامی گریشان گل میکند و خود میداندار و معرکه گیر این قبیل محافل و مجالس میشوند.
به سایر منابع دقت کنید:
الفتوح ابن أعثم کوفی:246 ؛
اُسدُالغابّه 4: 145؛
تاریخ ابن خلدون 539:1 ؛
خلفای راشدین در کلام پیامبر اسلام ، ص65 ؛
تاریخ یعقوبی110:2 ؛
بحار الأنوار علامه مجلسی113:13 و 529:92 ؛
حیاة الإمام حسن بن علی226:1 ؛
دائرةالمعارف تاریخی147:1

با این اوصاف هستند برخی کسانی که به واسطه برخی گزارشها و روایات قائل به قتل عمر بن خطاب در روز نهم ربیع الأول هستند. و ما ذیلاً به آن اشاره میکنیم:
سید بن طاووس با آن که خود قائل به قتل عمر در اواخر ذیحجه است اما در جای دیگر کتاب اقبال الأعمال و با تکیه بر روایتی منقول از شیخ صدوق و به گفته وی، نهم ربیع الأول را روز قتل عمر اعلام کرده است. گر چه سید اذعان دارد که روایتی که شیخ صدوق آورده است در تتبعات انجام شده در هیچ مدرک معتبر دیگری یافت نشده است. وی مینویسد:
ابوجعفر بن بابَوَیه(شیخ صدوق) روایت کرده است که دشمن اهل البیت(یعنی عمر بن خطاب) در نهم ربیع الأوّل به قتل رسیده است. حدیثی که ابن بابویه از حضرت صادق علیه‌السلام نقل کرده است، حاکی از آن است که قتل آن دشمن، در روز نهم ربیع الأوّل رخ داده است. (بحارالأنوار، ج 31، ص 131-132به نقل از اقبال الاعمال)
با این وصف ایشان در ادامه مینویسد: ... امّا من با وجود آن که در کتب مختلف تفحّص نمودم، تاکنون روایتی که موافق با روایتی باشد که ابن بابویه نقل کرده و من بتوانم به آن اعتماد نمایم، نیافته‌ام. (اقبال الاعمال، ص 76 ؛ بحارالأنوار، ج 98، ص 355-356 به نقل از اقبال الاعمال)

لطیفه ظریفه: به نظر میرسد باب تغییرات و بلکه تحریفات در تاریخ، در آثار مورخان و مفسران شیعه، بیشتر از زمانی رو به فزونی گذاشته و در آثار و تألیفات و کتب مورخان و مفسران شیعه خودنمائی کرده است که شیعه پس از یورش مغولان و انقراض حکومت سنی مذهب عباسیان آن هم پس از قریب به 524 سال زمامداری، مجال یافته است تا هر آن چه را که به صورت بغض فرو خفته و فرو خورده در سینه  دارد از رَطب و یابِس و از صحیح و سقیم و از درست و نادرست همه را بر روی دوری بیاورد تا اگر باز زمانه بر علیه شیعه شد، حداقل از فرصت پیش آمده بهترین و بالاترین استفاده را برده باشد. جالب است که بدانیم تحریفات عمیق در قضیه کربلا نیز از قرن هفتم آغاز شده است و داستانهای دیگر که به افسانه میزند و یا با اندک کنکاشی غیر واقعی بودنش عیان میشود نیز از این قرن استارت خورده است. به هر روی در مبحث حاضر نیز به نظر میرسد - کما این که شواهد چنین نشان میدهند - داستان از همین قرار باشد. سید بن طاووس ادعا میکند روایتی را از صدوق دیده (و البته اصل و متن حدیث را در اقبال نمی آورد) و با آن که خود میگوید من روایتی دال بر تأیید روایت مذکور نیافتم، با این حال همین دستمایه میشود تا دیگران و بعدیها این را مفروض و مسلم بگیرند و روز نهم ربیع الأول را قطعی تلقی کنند. و جالب آن که پیروی از عوام، به مانند فقه ما، در مسائل تاریخی نیز رخنه کرده است و شهرت در بین مردم و عوام یکی از مبانی باور مورخ ما (که باید تتبع در منابع باشد)، واقع میشود!!! به این جملات دقت کنید:
صاحب جواهر الکلام  می‌نویسد:
صاحب مصابیح گفته است: مشهور بین علمای ما و علمای عامّه آن است که مرگ عمر بن خطاب در بیست و ششم یا بیست و هفتم ذی الحجّة اتفاق افتاده است، امّا من می‌گویم: هم اکنون بین شیعه معروف است که مرگ عمر در نهم ربیع الأول واقع شده است. (جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج ‏5، ص 43-44)
مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در المراقبات می‌نویسد:
در میان شیعیان نیز این روز (نهم ربیع الأول) به همین مطلب (روز قتل عمر بن خطاب) مشهور شده است.
مرحوم علامه مجلسی در زادالمعاد می‌نویسد:
مشهور میان فریقین آن است که قتل وی در روز بیست و ششم ماه ذی‌الحجّة واقع شده و بعضی بیست و هفتم نیز گفته‌اند، و مستند این دو قول، نقل مورّخان است. و از کتب معتبره(!) چنان معلوم می‌شود که چنانچه الحال میان عوام شیعه مشهور آن است، قتل او در نهم ماه ربیع‌الاول واقع شده است. (زادالمعاد، ص 404)
مرحوم میرزا عبدالله اصفهانی افندی در کتاب تحفه فیروزیه شجاعیه می نویسد:
در زمان‌های سابق نیز متعارف در میان شیعیان، عید بابا شجاع الدین(عنوانی که بر أبولؤلؤ گذاشته اند.) همین روز (نهم ربیع الأول) بوده است. (مقالات تاریخی، دفتر هفتم، گزارش کتاب تحفه فیروزیه شجاعیه، ص 80-81)
وی سپس با نادیده گرفتن اصلی اساسی در رویکردهای تاریخی (تقدم اعتماد بر منابع متقدم) و احتمالاً صرفاً جهت اثبات نظر خود و هم نظرانش، حاضر میشود امثال شیخ مفید و سید بن طاووس را مورد ملاطفت ادبی قرار دهد! ( مقالات تاریخی، دفتر هفتم، گزارش کتاب تحفه فیروزیه شجاعیه، ص73 و 82) دقت کنید:
جمعی از شیعیان نادان اولاً، حتی بعضی از اکابر علما و دانایان شیعیان ثانیاً، که اکتفا به مطالعه همین کتاب‌های سنیان که متداول و مشهور فیما بین الفریقین بوده، می‌نموده‌اند، آنها نیز، مِن حَیثُ لایَشعُر، اذعان به صدق این قول ایشان کرده، بدون آن که مطّلع بر حقیقت حال شده، مراجعت به کتب معتبره خودشان و احادیث جلیله علمای شیعیان نمایند، آن را در کتاب‌های خود آورده‌اند. (مقالات تاریخی، دفتر هفتم، گزارش کتاب تحفه فیروزیه شجاعیه، ص 32-33)

مرحوم ابن ادریس حلی که از نوادگان شیخ طوسی است، پس از آن که نزدیک به دو قرن فقهای ما چشم بسته به هر آن چه که شیخ طوسی گفته است، به اعتبار و به احترام این که شیخ طوسی گفته و شاید هم به دلیل آن که از مخالفت با وی خوف داشتند، اعتماد و اکتفا کرده و نظر مخالفی نمی دادند، خطاب به آنها میگوید: آنها فقیه نیستند بلکه (هُم المقلِّدَه) مقلدینی هستند که عنوان فقیه و مجتهد را یدک می کشند. فقیهی که نتواند از خود استقلال رأی و استدلال در مبانی داشته باشد که نمیتوان نامش را فقیه گذاشت. این تازه پیروی فقها از شخصیتی نظیر شیخ طوسی است. حساب عالمان و فقیهانی که از عوام پیروی می کنند که دیگر ناگفته واویلا است!

سخن پایانی
به هر تقدیر ، به نظر میرسد از هنگامی (پس از شهادت اباعبدالله الحسین-ع-) که تفکر شیعی، به نوعی رویکرد صوفیانه و قدسی مآبانه پیدا کرده است (چنان که در کتاب مکتب در فرایند تکامل به صراحت بدان اذعان شده است.) و در این راستا از هر تمهیدی جهت تقدیس پیشوایان و سپس ترتیب مناسک در تعظیم شعائر، کوتاهی نشده است، ما شاهد این قبیل امور هستیم. 
نکته دیگر آن که هر آن چه ما از غلظت مناسک مشاهده میکنیم، از توبره علمای اخباری مسلک ما بیرون می آید. که صرفاً به ظاهر روایات، آن هم با خوشبینی مفرط (اگر ملاحظه کنید میبینید که مثلاً شیخ صدوق یا علامه مجلسی یا محدث نوری یا شیخ عباس قمی یا هر محدث یا مورخی که رویکرد اخباری داشته و در تتبعات خود نمیخواهد بر اثر باور فکری خود، زحمت بررسی بدهد و با خوشبینی به روایات به ویژه موافق طبع و باور و نظر خود، نگاه میکند، در آثار خود فراوان از این واژگان استفاده میکند: و در روایتی معتبر، و به سند معتبر یا موثق یا صحیح ... {اساساً این عنوان که در بین ما متداول شده که بدون تحقیق و تفحص صرفاً با شنیدن از یک نفر که ما به او اعتماد داریم، میگوئیم خبر موثق، از همین جاها سرچشمه گرفته است و اگر ریشه یابی کنید میبینید که عالمان جلیل القدر ما نیز به دلیل همان روحیه لری و دهاتی خود (به فرمایش شهید مطهری) با اندک اعتمادی به گفته دیگری بر اساس آن مطلبی را تلقی به صحّت کرده و آن را مبنای یک عمل یا تأیید یک حادثه قرار داده اند. مثلاً در همین مطلب فوق الذکر سید بن طاووس روایتی را از شیخ صدوق دیده بوده و بعد دیگر روایتی دیگر و مؤیدی دیگر هم نتوانسته برای آن بیابد و در ذکر روایت هم مدرکی ارائه نکرده و بلکه او به نقل صدوق صرفاً به واسطه دیدن این روایت بسنده کرده و دیگران هم به نقل سید بن طاووس چشم بسته اعتماد کرده اند.} زهی خیالات خوش و حاشا به عناوینی که به این بزرگواران اعطا میشود.) اکتفا کرده و برای دیگران تجویز می کنند. ما نیز که فکر می کنیم مسلمانی و بندگی به همین است که صُمًّ(گوش بسته) بُکمً(دهان بسته) عُمیً(چشم بسته) هر آن چه را که بزرگان از رَطب و یابس میگویند بدون تحقیق، بدون کاوش، بدون این که احساس کنیم آیا این واقعاً نیاز حقیقی و واقعی ما در زندگی است یا خیر؟ خود را دربست در اختیار چنین روندی و جریانی و تفکری قرار میدهیم. و حقیقتاً مشکل حقیقی و واقعی، تبعیت کورکورانه ما به ویژه از اموری است که هیچ اولویت فکری و مبنائی ندارد، ولی آن قدر تبلیغ کرده اند که جزو مسلّمات و ارکان اعتقادی ما قلمداد شده است. در حالی که قرآن به صراحت در آیاتی چند، تبعیت کورکورانه از آباء و اجداد را نهی و مذمت کرده است.

از خداوند که عالم بر همه امور است ، توفیق وقوف بر حقایق امور را خواهانیم. (آمین)




تاریخ : جمعه 92/10/20 | 5:57 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر


شعور و فرهنگ نداشته ایرانی جماعت


به دنبال اعلام گروه بندی تیمهای راه یافته به جام جهانی، نبوغ و خلاقیت و شعور برخی جماعت ایرانی به راه افتاد و به بهانه کُری­ خوانی - که خود نشانه بی­ فرهنگی است- سیل متلکها و عبارات سخیف که تأسف مرد برتر دنیا را از این قماش افراد به دنبال داشت، به صفحه شخصی فیسبوک مسی بازیکن تیم ملی آرژانتین سرازیر شد. مطلبی که می­آید البته با کمی رتوش، از سایت گل آورده شده است تا عمق فاجعه را نمایش دهد. ببینید


*40 هـزار کامنت ایرانی در فیسبوک مسی*

 

مسی:برای این مردم متأسفم.

 

بابا بسه دیگه. چقدر این ... بی فرهنگ و نادان و ... تشریف دارن.

آخه من چه گناهی کردم که باید بین این جماعت بی ادب زندگی کنم. اون از رفتارشون با مالدینی و ستاره های میلان که فراریشون دادن. اینم از فیسبوک مسی. خجالت بکشید. خجالت بکشید. خجالت بکشید 

سایت گل – ارزان ترین و مفرح ترین سرگرمی جماعت اینترنتی کاربران وطنی حالا فحش کشیدن به لیونل مسی است... هجمه کاربران ایرانی به صفحات فیسبوک اسطوره فوتبال این عصر هرچند همان فاز جوگیری ملی و صد البته بیکاری مردمانی است که حتی فان و تفریحشان هم رگه ای از جدی بودن یا مفید بودن ندارد. این البته نخستین بار نیست که صابون این مردم به تن دنیا می خورد. اگر پیش از این دنیا با نطقهای هایپری محمود احمدی نژاد سردرگم می ماند که بالاخره این ملت می خواهد دنیا را مدیریت کند یا می خواهد به همش بزند؟ حالا و به لطف کابران ایرانی که هر کدامشان از قبل پیج مسی را لایک کرده بودند و حالا به یکباره مثل دزدان دریایی به آن حمله می برند. جهان دارد با جلوه شیرین عقلی دیگری از خصلت مردمان ما آشنا می شود. این البته اولین بار نیست... سالهاست ما عادت کرده ایم کامنت های خود را به سنت حسنه توالت نویسی شِر کنیم به یادگاری که در این گنبد دوار بماند.

کامنت های همین سایت گل کافی است تا نیک دریابیم کاربرانی که همه با ما هموطن و هم مسلک و هم مرامند پای احساسات که وسط می آید حاضرند بقیه را با بولدوزر کامنت هایشان چنان زیر بگیرند که نه از تاک نشانی بماند و نه از تاک نشان... موج تلخ و فزاینده کامنت های توهین آمیز که از پیجی به پیجی و از مقاله ای به مقاله ای و از تیمی به تیمی و از شهری به شهری می رفت حالا از ایران دارد به رایگان به دنیا صادر می شود و فرهنگ و تمدن نوین این ملت هفت هزار ساله را به چشم جهانیان فرو می کند. ما ملتی هستیم که انگار عقده مندانه باخت های از قبل و از بعد مان را با فحش ها و فضاحت ها و توهین ها به رخ برندگان می کشانیم. رفتن به پیج کاپیتان تیم ملی والیبال ایتالیا یا وزیر امور خارجه فرانسه و حالا مسی و فحش دادن یا شیشکی بستن به دنیا اصلا کول نیست چه ما با ابر رسانه ای به نام فیسبوک طرفیم که دنیا دارد تماشایش می کند. انگار که در کشورمان دوربین مخفی گذاشته باشند و دنیا پنهانی به این نمایش جدید ترومن بنگرد و بخندد! فیسبوک برای مردم دنیا هر چه باشد برای ما ایرانی ها نمایش ترومنی بیش نیست. ما داریم در خلوت خیالی خودمان می خندیم و کارهای نانوشتنی انجام می دهیم و خیالمان راحت که تنهاییم و حق داریم. با این همه ما تنها نیستیم و تنهایی در بزرگترین نمایش ترومن دنیا هیچ محلی از اعراب ندارد که از اول نداشته.

اگر مردم ما خسته از تحریم ها و امید بسته به حسن روحانی و گفتمان اعتدال محورش پریشان خاطر می شوند و به پیج لوران فابیوس می­ریزند و هر آنچه بلدند نثار مرد فرانسوی می کنند شاید بتوان درک کرد که این جماعت خون به جوش آمده حق دارند، اما حمله به کاپیتان تیم ملی والیبال ایتالیا پس از باخت به ایران یا این مسخره بازی های پیش آمده در صفحه مسی را باید کجای دلمان جا بدهیم؟ مگر نه اینکه اینها نه دشمنند و نه دشمن ساز؟ با مسی که عمده مردم هم تکنیکش را دوست دارند و هم رفتارهای ورزشی خارج از زمینش را چه عداوتی هست یا باید باشد؟ حتی جنبه فان قضیه هم نباید اینطور پیش می­رفت که می بینیم.... خودت را بگذار جای هموطنی ایرانی در انگلیس یا اسپانیا یا هرجای این دنیا که دوستانش از او می خواهند کامنت های فیسبوکی ایرانی ها در صفحه مسی را برایشان ترجمه کند. تنها قیافه او را در نظر مجسم کنید که باید برای حفظ ظاهر هم که شده چگونه این توالت نویسی های ما را ترجمه کند؟

فکر کنم سروش هیچکس بود که در شعری حماسی درباره جنگ ایران و آمریکا داشت می خواند:

خدا رو شکر که به ما حالی خوش داد؛ حالی که میشه دنیا رو فحش داد

بله می شود دنیا را هم فحش داد... می شود دنیا را هم اینگونه با کامنت ها به تسخیر در آورد... ما شاه کامنتی دنیاییم... ما شاه جهانیم ... امپراتوری ما در صحنه مجازی است و سربازان ما کاربران بیکار و بدون تفریح ایرانی که دلشان می خواهد به ریش دنیا بخندند و اسلحه سری ما کامنت هایی است که در کسری از ثانیه از شمال و جنوب و شرق و غرب و مرکز این سرزمین آریایی در کسری از ثانیه می رود آن سمت دنیا و به قلب دشمن فرضی می خورد.

دنیا را فحش نده هموطن... بعضی چیزها برای خندیدن خوب نیست... پیج جدیدی باز کن و شوخی ها را به آن انتقال بده... صفحه رسمی مسی با آن همه بیانیه های یونیسف و عکس های خیریه و صفحه افتخارات که جای توالت نویسی نیست هموطن




تاریخ : یکشنبه 92/9/17 | 2:4 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

 

واکنش علی مطهری به سخنان دیروز آیت?الله جنتی درباره موسوی و کروبی

آقایان موسوی و کروبی به نتیجه انتخابات سال 88 معترض بوده و آن انتخابات را از اساس باطل می‌دانستند و دلایل متعدد خود را نیز به مرجع قانونی ارائه کردند و البته هیچ امیدی هم به قضاوت و داوری عادلانه مرجعی که اکثر اعضای آن از جمله آقای جنتی از چند ماه قبل از انتخابات حمایت خود را از آقای احمدی‌نژاد اعلام کرده بودند نداشتند.

 علی مطهری نماینده تهران در یادداشتی که با عنوان «سخنی با آیت الله جنتی» که در سایت شخصی خود منتشر کرده، نوشته است:

جناب آقای جنتی، امام جمعه موقت تهران بار دیگر افاضاتی درباره فتنه سال 88 کردند و مانند همیشه بر طبل تفرقه و خشونت و افراط کوبیدند. خلاصه حرف ایشان این است که آقایان موسوی و کروبی محارب و مفسد فی‌الارض هستند و مجازات آنها اعدام است و نظام خیلی منت بر سر اینها گذاشته که به جای اعدام، آنها را حصر خانگی کرده است.

اساس این استدلال باطل است چون محاربه مطابق ماده 277 قانون مجازات اسلامی عبارت است از «کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا به قصد ارعاب آنها به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد.»

آیا اعتراض به نتیجه یک انتخابات،‌ محاربه است؟ اصل بیست و هفتم قانون اساسی ما اعتراض و حتی راهپیمایی برای بیان اعتراض را به رسمیت شناخته است.  آقایان موسوی و کروبی به نتیجه انتخابات سال 88 معترض بوده و آن انتخابات را از اساس باطل می‌دانستند و دلایل متعدد خود را نیز به مرجع قانونی ارائه کردند و البته هیچ امیدی هم به قضاوت و داوری عادلانه مرجعی که اکثر اعضای آن از جمله آقای جنتی از چند ماه قبل از انتخابات حمایت خود را از آقای احمدی‌نژاد اعلام کرده بودند نداشتند. با این اعتراض ساده که اتفاقاً توسط مردم آغاز شد، طرف مقابل به جای ایجاد امکان اظهارنظر معترضان چنان با خشونت برخورد کرد که تا چند ماه عوارض نامطلوبی برای کشور داشت .قطعا بخشی از این عوارض ناشی از ناتوانی آقایان موسوی و کروبی در کنترل هواداران خود بود ولی بخش اعظم  آن از  بی‌تجربگی و کینه‌ورزی  وانتقام جویی مدیران بحران  از حوادث سال78 نشات می گرفت. نگاه غلط دستگاه وقت اطلاعات و امنیت کشور به مقوله «اعتراض» که هر اعتراضی را مقابله با نظام و ولایت فقیه می‌دانستند- و متأسفانه هنوز برخی از آن‌ها چنین می‌اندیشند - باعث شد که یک مسأله ساده اجتماعی که معمولاً در بسیاری از  انتخابات ها در کشورهای مختلف رخ می‌دهد و به سادگی قابل حل است، به عنوان شورش علیه نظام قلمداد شود و معترضانی را که اکثر قریب به اتفاق آن‌ها اصل نظام و رهبری را قبول داشتند به عنوان معاند و مخالف انقلاب و جمهوری اسلامی معرفی کنند و دشمن هم از این وضعیت کمال استفاده را ببرد.

آقای جنتی گفته‌اند این افراد (موسوی و کروبی) 8 ماه کشور را نا‌امن کردند و چقدر افراد و جوان‌ها را کشتند، چه آتش‌سوزی‌هایی راه انداختند و چه تخریب‌هایی را موجب شدند!

باید به آقای جنتی گفت به وجدانتان رجوع کنید و از او بپرسید آیا مقصر و عامل اصلی این اتفاقات اعتراض آن‌ها بود یا نوع برخورد ما؟ قطعاً آقایان موسوی و کروبی اشتباهاتی داشتند و اتهاماتی متوجه آن‌ها است، ولی اگر همان ابتدا اجازه اظهار نظر به معترضان داده می شد و از سوی دیگر  یک هیأت حل اختلاف عادل و بی‌طرف تشکیل می‌شد - نه هیأتی که تشکیل شد و هر شش نفر طرفدار آقای احمدی‌نژاد بودند - آیا قضیه به اینجا کشیده می‌شد؟ کسانی که آقای جنتی می‌گوید افراد و جوان‌ها را کشتند چه کسانی بودند؟ عکس‌های آن موجود است و روشن است که چه افراد شناخته‌شده‌ای سوار بر موتور در حال تیراندازی هستند. ایشان از حرمت‌شکنی عاشورای 88 و از پاره شدن عکس امام گفته‌اند. واقعیت این قضایا چه بود؟ آیا آقایان موسوی و کروبی در این‌باره حرف ندارند؟ چرا به آن‌ها اجازه صحبت کردن نمی‌دهید؟ آیا جز این است که می‌ترسید حقیقت ماجرا برای مردم آشکار شود؟ اساساً چرا از محاکمه علنی آن‌ها هراس دارید؟ آن‌ها را محاکمه علنی کنید و اجازه دفاع به آن‌ها بدهید و در آخر هم فرضا حکم اعدام برای آن‌ها صادر کنید، اما حکم اعدامی که توسط دادگاه صالح صادر شده باشد نه حکم اعدامی که توسط امثال  آقای جنتی -که خود به جای داور بی‌طرف بودن یک طرف دعوا بوده است- از تریبون نماز جمعه اعلام شود. آقای جنتی برای توجیه خشونت طلبی خود به حکم امام خمینی درباره منافقین استناد کرده وگفته اند"امام بزرگوار در موضوع منافقینی که دستگیر شده و در زندان بودند فرمودند هر کدام از این منافقین را اگر سر موضعشان هستند اعدام کنید."

این حکم امام (ره) مربوط به زمان جنگ وعملیات مرصاد توسط منافقین است که عده ای از منافقین در داخل زندانها آماده  همکاری  با آنها شده بودند  و البته  این که نحوه اجرای این حکم چگونه بود ، مطلب دیگری است. این حکم درباره کسانی بوده است که قیام مسلحانه کرده بوند و آقایانموسوی و کروبی قابل قیاس با آنها نیستند.

بنابراین جناب عالی نمی توانید با توسل به این حکم امام نتیجه  بگیرید  که این دو نفر  هم اگر سر موضعشان هستند باید اعدام شوند. این یک قیاس مع الفارق و یک نتیجه گیری خطای بیّن و آشکار است.

جناب آقای جنتی! به راستی چرا از محاکمه علنی این دو نفر می‌ترسید و همواره می‌خواهید از کم‌اطلاعی و عواطف مذهبی مردم برای به کرسی نشاندن این حرف باطل خود استفاده کنید؟ این یک اصل کلی است که حصر خانگی بدون محاکمه، ظلم است و ظلم بد و مذموم است و باید از مظلوم دفاع کرد.

حصر خانگی بدون محاکمه و کوتاه مدت مثلا به مدت  ده روز بنا بر مصالحی  مثل  این که  فرد محصور تحت تاثیر القائات  افراد شیطان صفت قرار نگیرد در شرایط خاص می تواند قابل توجیه باشد، اما حصر خانگی طولانی مدت و به زعم برخی تندروها تا زمان مرگ شخص محصور ، توجیه شرعی و قانونی ندارد. یک زندانی در زندان از حقوقی برخوردار است که درحصر خانگی وجود ندارد.

ضمناً حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی بر‌خلاف سخن آقای جنتی همراه با رفاهیات نیست. محصورین، در چند اتاق، شبانه‌روز، تنها و تحت سیطره دوربین‌ها و شنودها به سر می‌برند که هر دو محصور نیز دچار بیماری شده‌اند. امتحانش مجانی است، خود آقای جنتی یک هفته به همین صورت زندگی کنند، ببینند دوام می‌آورند یا نه.

به هر حال به جای این تفرقه‌افکنی‌ها باید این معضل را هرچه سریعتر حل کرد و راه‌حل آن آزادی آن‌ها است و در صورت نیاز، محاکمه علنی همزمان آقایان موسوی، کروبی و احمدی‌نژاد.

 




تاریخ : شنبه 92/9/9 | 10:53 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

 

تعبیر رهبر معظم انقلاب درباره ظریف از زبان ناطق نوری

رئیس دفتر بازرسی دفتر مقام معظم رهبری معتقد است که عصبانیت اسراییل از توافق هسته?ای ایران نشان از موفقیت ایران دارد. 

آفتاب: حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر ناطق نوری در جمع طلاب حوزه علمیه امام حسن مجتبی(ع) در لواسان و در پایان درس ماهانه اخلاق درباره مذاکرات ژنو و توافقنامه ایران با گروه 1+5 گفت: مذاکرات ما با این گروه چیز جدیدی نبود در آلمآتی هم پیگیری شد ولی به جهت برخی شیطنت?ها به نتیجه نرسید. تمام مذاکراتی که در سطوح عالی انجام می شود از ابتدا تا انتها و در همه سطح?ها باید به عرض مقام معظم رهبری برسد و تایید بکنند و اذن بدهند. آنگاه می روند و مذاکره می کنند.


ناطق نوری تاکید کرد: هیچ مذاکره ای بدون اذن ایشان رخ نمی دهد. هرجا بدون اذن بوده ایشان تذکر داده
?اند. مثل برخی از کارهای سفر به نیویورک که ضمن تقدیر و تشکر از دولت محترم برخی کارها را به جا ندانسته?اند و تذکر داده?اند. در مذاکرات ژنو هم همینطور تایید فرمودند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: این توافقنامه یک موفقیت بود. دلیل آن هم اینکه چند گروه عصبانی شدند. امام قریب به این مضمون می فرمود که ببینید که اگر دشمن از شما خوشحال شد بدانید مشکلی در کار شماست و اگر هم ناراحت و عصبانی شد بدانید موفق بوده
?اید. حالا اسراییل عصبانی است. نخست وزیر این رژیم غاصب با آن حالت نا متعادل آمد و ضد این توافقنامه و آمریکا موضع گرفت. برخی دیگر هم عصبانی شدند. اگر در این توافقنامه سرما کلاه رفته باشد اسراییل باید خوشحال باشد. اگر ما باخته باشیم اسراییل می بایست جشن می گرفت.

ناطق نوری همچنین گفت: ایران کشور قدرتمندی است. اینکه بعضی می گویند در این توافقنامه خیانت شده است یعنی آن
?ها متوجه خیانت شده?اند و رهبری متوجه نمی شوند. ما چیزی را در این داستان نمی بازیم. هرجا هم توافقنامه به هر دلیلی به هم خورد ما چیزی را از دست نمی?دهیم. ما به فتوای رهبری سلاح هسته?ای را حرام دانسته و به سوی آن نرفته و نمی?رویم. ما نباید جلوتر از رهبری تصمیم بگیریم. بعضی می گویند رهبری وظیفه خود را انجام می دهد و ماهم وظیفه خود را و ما بایستی بستر برای افکار رهبری را آماده کنیم. جلوتر می?روند و تصمیم می?گیرند و سخن می?گویند. رهبری معظم انقلاب هوشمند و مسلط به قضایا در راس هستند و اگر بنا باشد هرکس کارخودش را انجام دهد سنگ روی سنگ بند نمی?شود.

وی با اشاره به خاطره
?ای درباره سفر رهبری به سازمان ملل گفت: در سفر رهبری معظم انقلاب در زمان ریاست جمهوری ایشان به نیویورک که بنده هم همراه ایشان بودم وقتی با آقای ظریف روبرو شدیم فرمودند این آقای ظریف را می?بینید، او عمیقا متدین است. حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری افزود: این آقای ظریف از زمان قطعنامه 598 یل مذاکره و مباحث حقوقی است.

به گزارش خبرآنلاین، وی در خاتمه گفت: هم رهبری، هم مراجع و هم مردم از این آرامش به وجود آمده خوشحال هستند.

 




تاریخ : شنبه 92/9/9 | 10:30 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

                                                                                                                                                                                          

ایران و 1+5 بالاخره به توافق رسیدند

سومین دور مذاکرات ایران و 1+5 در ژنو که از روز چهارشنبه آغاز شده بود پس از 4 روز مذاکره سنگین و فشرده به پایان رسید و سخنگوی اشتون از توافق طرفین در پایان مذاکرات خبر داد.

خبرگزاری مهر: سومین دور مذاکرات ایران و 1+5 در ژنو که از روز چهارشنبه آغاز شده بود پس از 4 روز مذاکره سنگین و فشرده به پایان رسید و سخنگوی اشتون از توافق طرفین در پایان مذاکرات خبر داد.

 ایران و 1+5 بعد از 10 سال مناقشه درباره موضوع هسته ای در نهایت در پنجمین روز از سومین دور از مذاکرات خود در ژنو موفق شدند بر سر متنی مورد توافق تفاهم کنند.

مایکل مان سخنگوی اشتون در توییتر خود نوشت: ایران و 1+5 به توافق رسیدند.

سومین دور مذاکرات ایران و 1+5 در ژنو که از روز چهارشنبه آغاز شده بود پس از 5 روز مذاکره سنگین به پایان رسید.

بر اساس این گزارش مذاکرات ایران و 1+5 در این دور از روز 29 آبان در ژنو آغاز شد.

وزیرامورخارجه کشورمان روز سه شنبه 28 آبان ماه تهران را به مقصد ایتالیا ترک کرد.

وزیر امورخارجه پیش از عزیمت به ژنو در رم با همتای خود دیدار کرد و در این دیدار ظریف تاکید داشت که 1+5 با از زیاده خواهی پرهیز کند.

مذاکرات ایران و 1+5 روز چهارشنبه در طی ناهار کاری ظریف و اشتون در اقامتگاه سفیر ایران آغاز شد.

در ناهار کاری ظریف و اشتون تصمیم گرفتند که نشست افتتاحیه کوتاهی داشته باشند و مذاکرات با حضور معاونین وزرای امورخارجه در سطح دوجانبه و چند جانبه ادامه یابد.

این در  حالی بود که در روز ابتدایی مذاکرات تدابیر امنیتی ژنو حاکی از آن بود که امکان حضور وزرای امورخارجه در سوئیس در این دور از مذاکرات وجود دارد.

ظریف در طی مذاکراتی که با کاترین اشتون در روز اول نشست داشت اعلام کرد که گفتگوی خوبی با اشتون داشته است اما هنوز وارد متن نشده اند و در این باره بحث می کنند که چطور روند مذاکرات را ادامه دهند.

پس از مذاکرات معاونین عباس عراقچی عضوارشد تیم مذاکره کننده هسته ای نیز گفت: اعتماد از دست رفته در نشست ژنو قبلی باید احیا شود تا ایران بتواند وارد مذاکرات جدی در مورد متن پیشنهادی شود.

بر این اساس مذاکرات ایران و 1+5 به روز دوم کشیده شد و قرار بر این شد که در نشست جمع بندی صبح تصمیمات در مورد اینکه دو طرف وارد متن شوند گرفته شود. ظریف و اشتون در صبح روز دوم مذاکرات دیدار طولانی با یکدیگر داشتند که ظریف در پایان این دیدار گفت وارد محتوا شده اند.

دیدار ظریف و اشتون نزدیک به 3 ساعت به طول انجامید و عراقچی درباره این دیدار گفت: لازمه توافق انعطاف 1+5 است هیات ایرانی و اشتون ظهر روز جمعه دیدار دیگری را داشتند و آنها در ساعت 20 و 30 همان شب به وقت ژنو دیدار سوم را برگزار کردند.

در پایان مذاکرات دور دوم یک منبع آگاه خبر داد که مذاکرات با جدیت ادامه دارد و بحث های مفیدی انجام گرفته است.

بر این اساس مذاکرات که قرار بود بادیدار ظریف و اشتون در پایان روز دوم ادامه یابد موکول به روز سوم شد.

در پایان روز دوم عضو ارشد تیم مذاکره کننده اعلام کرد که در حال کار بر روی سند پیشنهادی هستند و یا دیپلمات ایرانی تاکید داشت که 1+5 همچنان زیاده خواهی داشته است.

دور بعدی مذاکرات ظریف با اشتون در روز سوم برگزار شد  و در پایان این دور خبرها حاکی از آن بود که روند مذاکرات مثبت بوده است.

مجید روانچی یک عضو تیم مذاکره کننده هسته ای تاکید کرد که نظرات نزدیک تر شده اما غنی سازی همچنان از خطوط قرمز ایران است.

وزیرامورخارجه کشورمان نیز در همین باره گفت: غنی سازی قسمت عمده راه حل خواهد بود.

ظریف در صفحه فیسبوک خود نیز در روز سوم مذاکرات نوشت مذاکرات خوب پیش می رود و ساعت ها مذاکره رسمی و غیر رسمی داشته ایم و البته تاکید داشت که غنی سازی در داخل ایران ادامه خواهد داشت.

وی همچنین در روز سوم مذاکرات با اخضر ابراهیمی نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه نیز دیدار کرد.

چهارمین دور مذاکرات ظریف و اشتون بعدازظهر روز سوم آغاز شد و این در حالی بود که سرگئی لاوروف وزیرامورخارجه روسیه نیز به عنوان اولین وزیرامورخارجه 1+5 بعدازظهر روز سوم وارد ژنو شد.

پس از مذاکرات ظریف و اشتون در روز سوم، معاونین وزرای امورخارجه مجددا وارد مذاکرات دوجانبه شدند و این مذاکرات تا پاسی از شب ادامه داشت.

لاوروف و ظریف نیز دیدار دوجانبه ای داشتند.

عراقچی در پایان این روز تاکید داشت که به توافق نزدیک تر شده ایم.

مذاکرات در روز چهارم نیز با نشست کارشناسی معاونین آغاز شد و سپس ظرف و اشتون دیدار مشترک دیگری را برگزار کردند اما در روز سوم خبرهای دیگری نیز به ژنو رسید.

وزیرامورخارجه فرانسه اوایل صبح وارد ژنو شد.

جان کری وزیرامورخارجه آمریکا ساعتی بعد به ژنو پیوست و وزرای خارجه آلمان، انگلیس و چین نیز تا ظهر روز چهارم خود را به مذاکرات رساندند. این در حالی بود که عضو ارشد تیم مذاکره کننده معتقد بود در حین مذاکرات اعلام کرد موارد اختلافی بین دو طرف همچنان وجود دارد.

جان کری وزیرامورخارجه آمریکا نیز پس از ورود در روز سوم ابتدا با کاترین اشتون و سپس با وزرای خارجه فرانسه و روسیه دیدارهای جداگانه ای داشت و پس از نشست ظریف و اشتون دیدار سه جانبه ای را نیز با وزیرامورخارجه کشورمان برگزار کردند.

وزیرامورخارجه کشورمان پس از این دیدار در گفتگویی اعلام کرد که غنی سازی در ایران متوقف نخواهدشد و تیم ایران در برابر زیاده خواهی ها مقاومت می کند.

از سوی دیگر سید عباس عراقچی نیز در تیوب خود نیز اعلام کرد: امیدوارم وزیران 1+5 برای تصمیم گیری های سخت آماده باشند.از ظهر روز چهارم رایزنی های بین ایران و 1+5 و وزرای خارجه 1+5 ادامه داشت.

وزیرامورخارجه کشورمان با وزرای امورخارجه چین و روسیه دیدار داشت و همچنین دیدارجداگانه ای با وزیرامورخارجه سوئیس داشت.

عراقچی نیز در مصاحبه ای اعلام کرد که پیشرفت مذاکرات بد نبوده اما بحث بر سر کلمات ادامه دارد.

جزییات توافق بزرگ ایران و 1+5

محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در خصوص توافق ایران و 1+5 گفت:حق غنی سازی ایران در سند نهایی به رسمیت شناخته شد و در برنامه خواهد بود.

وی افزود: نطنز فردو و اراک به فعالیت کنونی خود ادامه می دهند.

ظریف افزود: تحریم ها افزایش نخواهد یافت و کاهش می یابد و یک صفحه از سند 4 صفحه ای مورد توافق به تحریم ها اختصاص دارد.

وزیر خارجه تاکید کرد: چون به سوخت 20 درصد نیاز نداریم به مدت 6ماه آن را تولید نخواهیم کرد.

به گفته ظریف ?حق غنی سازی ایران در دو جای متن به رسمیت شناخته شد.

همچنین خبرنگار ما کسب اطلاع کرد که بر اساس متن سند تحریم نفتی ایران متوقف ، ?فروش نفت در سطح فعلی حفظ می شود، ?تحریم پتروشیمی به طور کامل رفع می شود.

?تحریم صنایع خودروسازی، ?طلا و فلزات گرانبها، ?تحریم های بیمه و حمل و نقل کلا برداشته می شود، ?حق غنی سازی به طور رسمی در عمل و گفتار حفظ می شود و ?ساختار برنامه هسته ای به طور کامل حفظ می شود.

تقدیر رهبر معظم انقلاب از تیم مذاکرات

خبرگزاری ایسنا: رهبر معظم انقلاب اسلامی در پاسخ به نامه رئیس‌جمهور درباره روند مذاکرات هسته‌ای، ضمن تقدیر و تشکر از هیأت مذاکره‌کننده کشورمان تأکید کردند: بی‌شک فضل الهی و دعا و پشتیبانی ملت ایران عامل این موفقیت بوده و ایستادگی در برابر زیاده‌خواهی‌ها همواره باید شاخص خط مستقیم حرکت مسئولان این بخش باشد.

 متن نامه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به حجت‌الاسلام والسلمین حسن روحانی به این شرح است:

«بسمه تعالی

جناب آقای رئیس‌جمهور

دستیابی به آنچه مرقوم داشته‌اید در خور تقدیر و تشکر از هیأت مذاکرات هسته‌ای و دیگر دست‌اندرکاران است و می‌تواند پایه اقدامات هوشمندانه بعدی قرار گیرد. بی‌شک فضل الهی و دعا و پشتیبانی ملت ایران عامل این موفقیت بوده و در آینده نیز خواهد بود؛ ان‌شاءالله. ایستادگی در برابر زیاده‌خواهی‌ها همواره باید شاخص خطّ مستقیم حرکت مسئولان این بخش باشد، و چنین خواهد بود؛ ان‌شاءالله.

سیّد علی خامنه‌ای

3/آذر/92»

نامه تبریک روحانی به رهبر معظم انقلاب

پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری: حسن روحانی رئیس‌جمهوری اسلامی ایران، با ارسال نامه‌ای به مقام معظم رهبری، دستاوردهای قطعی توافق اولیه ایران با گروه
1+5 را به محضر ایشان و ملت شریف ایران تبریک گفت.

 در بخشی از این نامه آورده است: فرزندان انقلابی شما توانستند گام نخست را به گونه‌ای پیش ببرند که حقوق هسته‌ای و حق غنی‌سازی ملت ایران مورد اذعان قدرت‌های جهانی قرار گیرد و راه برای گام‌های بلند بعدی در حراست از پیشرفت‌های فنی و اقتصادی کشور گشوده شود.

متن کامل نامه رییس جمهور به رهبر معظم انقلاب به شرح ذیل است:

بسم‌اله الرحمن الرحیم

محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دامت برکاته

باسلام و تحیات وافره،

خدای بزرگ را سپاس می‌گویم که در نخستین ماه‌های شروع کار دولت تدبیر و امید، فرزندان انقلابی شما توانستند در مذاکراتی دشوار و پیچیده، حقانیت ملت ایران در فعالیت‌های هسته‌ای را در صحنه بین‌المللی اثبات کنند و گام نخست را به گونه‌ای پیش برند که حقوق هسته‌ای و حق غنی‌سازی ملت ایران مورد اذعان قدرتهای جهانی قرار گیرد و راه برای گام‌های بلند بعدی در حراست از پیشرفت‌های فنی و اقتصادی کشور گشوده شود.

توفیق در این مذاکرات نشان داد که می‌توان با رعایت همه اصول و خطوط قرمز نظام، با ارائه منطقی و مستدلِ مواضع ملت ایران و اتمام حجت برای افکار عمومی جهان، قدرتهای بزرگ را نیز به احترام به حقوق ملت ایران فراخواند و گام‌های بعدی را نیز در مسیر حل و فصل نهایی اختلافات با استحکام برداشت.

بی‌شک این موفقیت، حاصل عنایات حق و رهنمودهای رهبری عالیقدر نظام و حمایت بی‌دریغ ملت ایران بوده است و توفیق نهایی نیز دراین مسیر در گرو تداوم ارشادات جنابعالی و حمایت و یاری مردم شریف و صبور ایران خواهد بود.

دستاوردهای قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناخته‌شدن حقوق هسته‌ای ایران و حراست از دستاوردهای هسته‌ای فرزندان این مرز و بوم بوده است و در کنار آن با توقف روند تحریم‌های ظالمانه، بخشی از فشارهای غیرقانونی در تحریم‌های یک‌جانبه برداشته و فروپاشی سازمان تحریم آغاز شده است.

درنتیجه این ابتکار ایران اسلامی و استقامت ملت بزرگ ایران، قدرتهای بزرگ به این نتیجه رسیدند که تحریم و فشار، راه به جایی نخواهد برد و همان‌گونه که ایران از آغاز اعلام کرده بود، برای کسب توافق، راهی جز احترام متقابل و مذاکره عزتمندانه وجود ندارد، موضوعی که متأسفانه طرف مقابل با تأخیر به درک آن رسید. بی‌تردید حصول این توافق، به نفع همه کشورهای منطقه و صلح و پیشرفت جهانی در راستای رویکرد برد-برد خواهد بود.

اینجانب با تبریک این توفیق الهی به حضور رهبری معظم انقلاب، از هدایت و حمایت جنابعالی سپاسگزارم و با تقدیر و تشکر از پشتیبانی‌های بی‌شائبه ملت بزرگ ایران و گرامیداشت یاد شهیدان هسته‌ای، عهد خالصانه این دولت را در خدمت به این ملت قدرشناس تجدید می‌کنم و استمرار دعای خیر جنابعالی و آحاد ملت را مسئلت دارم.

حسن روحانی

سخنان روحانی درباره توافق بزرگ هسته ای

خبرگزاری تسنیم: مشروح مهمترین محورهای سخنان رئیس‌جمهور در نشست خبری به شرح ذیل است.

از تلاش‌های پیگیر تیم دیپلماتیک در مذاکرات هسته‌ای تشکر می‌کنم. قبل از هر چیز دستاورد این تلاش‌ها جلوه کرامت و بزرگی ملت ایران بود. این ملت همواره در طول تاریخ دارای عظمت و سربلندی‌هایی بوده  که توجه جهانیان را به خودش جلب کرده است. و در این مذاکرات هم دنیا به این احساس رسید که تکریم ملت ایران پاسخ مثبت خواهد داد و تهدید نمی‌تواند کارساز باشد.

نقطه دوم اینکه دولت تدبیر و امید دنبال ایجاد فضای اعتماد بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهایی هست که آنها علاقه به ارتباط دوستانه با این ملت بزرگ دارند. برای ایجاد اعتماد در سایه تبلیغات ناصحیح دشمن، چهره‌ای را ترسیم کرده بودند که در واقع می‌خواستند ایران‌هراسی را در افکار عمومی جا بیندازند. منطق و استدلال و مذاکرات منطقی تیم دیپلماتیک ایران در کنار صدها مذاکره سیاسی دیگر، این فضا را به وجود آورد که مسیر اعتماد کشورهای دیگر با ایران در مسیر درست خود قرار گیرد.

البته همانطور که بارها گفته شده اعتماد یک جاده دو طرفه است و ما هم باید نسبت به دیگران و بویژه کشورهای غربی بتوانیم به اعتماد برسیم. البته برای دست یابی به اعتماد کامل راه طولانی در پیش است اما قدمهای اولیه در این زمینه برداشته شده است و نکته سوم مسئله تعامل با جهان است. شعار این دولت تعامل سازنده با جهان است و این تعامل سازنده در سایه اعتماد به وجو د خواهد آمد که قدم  های اولیه در این راستا برداشته شده.

دولت از روز اول در کنار فعالیت های اقتصادی و سیاسی به معنای سیاست داخلی و فرهنگی و اجتماعی، فعالیت سیاست خارجی خود را نیز آغاز کرد. بویژه از اوایل مهر ماه امسال سفر مقامات سیاسی این کشور به بیشکک در شهریور و نیویورک در مهرماه و شروع مذاکرات با 5+1 در سطح وزیران در قدم اول در نیویورک و سپس در ژنو.

حاصل مذاکرات این است که 5+1 یا به تعبیر دیگر، قدرت های جهان، حقوق هسته‌ای ایران را به رسمیت شناختند.

جمهوری اسلامی ایران این حق را به طور ذاتی برخوردار است. معاهده ان‌پی‌تی این حق را به همه کشورهای امضاکننده داده و به همین دلیل  هم بیش از 40 کشور در دنیا مشغول غنی‌سازی هستند. بر همین مبنا هم آژانس بر بسیاری از کشورها که سوخت هسته‌ای تولید می‌کنند نظارت دارد اما در عین حال اذعان قدرتهای بزرگ به این حق مسلم ایران از دیدگاه سیاسی و برداشتن مشکلات از پیش پای ملت ایران بسیار ارزشمند است.

دستاورد دوم حق غنی‌سازی ملت ایران در خاک ایران است. در متن این توافق به صراحت آمده که ایران غنی‌سازی خود را انجام خواهد داد و به همین دلیل من به ملت ایران اعلام می کنم که فعالیت غنی‌سازی ایران به همان صورت سابق ادامه می‌یابد. در همین 6 ماهه توافق هم، هم نطنز و هم فردو و هم اراک و هم اصفهان و هم بندرعباس به فعالیت خود ادامه خواهند داد.

دستاورد سوم در  این توافق این نکته است که قدرتهای جهانی اعلام کردند که با پایان یافتن مذاکرات جامع که بلافاصله از امروز به بعد آغاز خواهد شد و توافق جامع، تمام تحریم ها برداشته خواهد شد. تحریم های سازمان ملل، تحریم های یکجانبه، از سوی اتحادیه اروپا یا آمریکا. اینکه در این توافق اعلام شده است که همه تحریم‌ها قدم به قدم با ادامه مذاکرات برداشته خواهد شد، نکته دیگری است که در این توافق بر آن تصریح شده.

مسئله چهارم آنکه سازمان تحریم با اجرای این توافق شکسته خواهد شد. چه دیگران از این لفظ خوششان بیاید چه بدشان بیاید. ترک‌ها در سازمان تحریم از دیشب آغاز شده و هرچه زمان بگذرد فاصله ترک‌ها بیشتر خواهد شد.

در اولین قدم بخشی از تحریم ها با اجرای این توافق برداشته  خواهد شد. تحریم ها که به صورت فزاینده ادامه می یافت از امروز متوقف خواهد شد. بخشی از تحریم های بانکی در اجرای این توافق شکسته خواهد شد. این 6 ماه آغازی برای تجربه جدید برای ملت ایران است. اگر طرف های توافق ما، به این توافق به دقت عمل کنند ایران هم عمل خواهد کرد و نتیجه اجرای آن شروع مذاکرات جامع نهایی است.. این مذاکرات و توافق، اولیه است. خوشحالیم که بعد از 10 سال، یک توافق در این سطح ولو اولیه، ولو برای 6 ماه بین ایران و قدرتهای بزرگ حاصل شد.

بلافاصله بحث و مذاکره پیرامون توافق جامع و همه جانبه آغاز خواهد شد که میتواند مذاکرات پایانی باشد. از طرف ایران اراده جدی برای آن هست. امیدواریم طرف مقابل هم این اراده صادقانه را داشته باشد. وقتی احترام و منافع متقابل باشد، دیدیم که چقدر خوب حرکت به جلو خواهد بود.امیدواریم با همین اصول مذاکرات بعدی را ادامه دهیم.

یکبار دیگر تکرار می کنم، ملت ایران دنبال سلاح هسته‌ای نیست. بعد از مذاکرات جامع و توافق نهایی کسی نیاید بگوید که ما مانع شدیم ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد. این از آن جوک‌های خنده‌دار تاریخی است. ایران هیچگاه دنبال سلاح هسته‌ای نبوده است. نه آنکه من بگویم، آژانس هربار که بازرسی گسترده انجام داد گفت که فعالیت‌های هسته‌ای ایران انحراف نیافته.

اگر دنیا هدفش این است که ایران فعالیتش انحرافی نداشته باشد بداند که به قول علما تحصیل حاصله است. اما اگر کسی بخواهد ایران را از توسعه بازدارد، اینکار امکان پذیر  نخواهد بود. فناوری هسته‌ای ایران بومی شده و جوانان و اساتید و دانشمندان کشورمان با تلاش و کوششی که حداقل از سال 1367 آغاز شده تا امروز ادامه دادند و به ثمر رساندند و ادامه خواهند داد و ما آماده هستیم در این راستا با دنیا و آژانس همکاری کنیم تا شبهات و ابهاماتی که آفریده شده به طور کامل مرتفع شود.

لازم می دانم بگویم موفقیتی که تا امروز حاصل شده در سایه رهنمودهای مقام معظم رهبری مدظله العالی، حمایت های بی دریغ ملت بزرگ ایران و در سایه تلاش و کوشش هم دیپلمات‌هایی که در مسیر مذاکره بر دوش  داشتند و هم سایر دستگاه های کشور مانند شورای عالی امنیت ملی، مجلس و همه نهادها و ارگان هایی که به دولت کمک کردند و انشاءالله کمکشان ادامه می یابد.

در اینجا لازم می دانم یاد امام عزیز را گرامی بدارم که در سایه او، راه و خط او، مردم ما  مسیر استقلال و استقامت و ایستادگی را آموختند و یادگرفتند و عملی کردند. همچنین از راهنمایی های مقام معظم رهبری که همواره از ابتدا تا کنون ارشادات و رهنمودهای ایشان برای همه ما راهگشا بوده و از همه شهیدان و خانواده‌های شهدا و بویژه شهدای هسته‌ای که نه تنها با تلاش، کوشش و فعالیت  خودشان که حتی با نثار خون خودشان باعث شدند تا این فناوری به کمال خود برسد.

به نهایت برسد. و ما امروز می توانیم بگوییم که ایران جزو کشورهایی است که دارای فناوری هسته‌ای و از جمله غنی سازی است و این فناوری بازهم ادامه  می یابد و در بخش های دیگر در همه زمینه های صلح آمیز هسته‌ای. و با تلاش و کوشش سازمان انرژی اتمی و رئیس محترم این سازمان، همه اندیشمندان و دانشمندان انشاءالله این راه و مسیر ادامه خواهد یافت. تفصیل این بحث را البته تیم هسته‌ای وقتی از سفر برگشتند مفصل‌تر با شما در میان می‌گذارند و جزئیات مسئله را برای شما تبیین می‌کنند.

* حاشیه: خانواده شهدای هسته‌ای در کنفرانس خبری رئیس‌جمهور شرکت کردند.

روحانی: موفقیت ما در سایه همه اندیشمندان و دانشمندان هسته‌ای و بویژه شهدای هسته‌ای است که خون و زندگی خود را در این راه نثار کردند. افتخار می کنیم به این خانواده های بزرگ که در این مسیر عزیزترین فرد خود را و خانواده خود را تقدیم کردند. و همواره به این ایثار افتخار خواهند کرد و ما هم به صبرشان و استقامت و ایستادگیشان افتخار می‌کنیم.

به همه فعالان اقتصادی می گویم از امروز نوبت شماست. ما مسیر را آماده و هموار کردیم. از امروز باید تلاش و کوشش شما آغاز شود و به مردم عزیز و بزرگوار کشور عرض میکنم که هرچه داریم از شما و ایستادگی و وحدت شما و انسجام شما داریم و از حمایت بی دریغ شما. حماسه 24 خرداد را مردم عزیزمان آفریدند و امروز هم این موفقیت یکی از ثمرات آن حماسه سیاسی است. دولت افتخار می کند که قبل از پایان 100 روز(فردا در واقع صدمین روز شروع دولت است) این موفقیت را به دست آورده و انشاءالله این مسیر و راه با کمک شما ادامه خواهد یافت.

 




تاریخ : سه شنبه 92/9/5 | 2:52 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

حضور همه گرایش‌های سیاسی در کابینه روحانی 

شعار برجسته و تاکید همیشگی رییس جمهور بر تشکیل دولت فراجناحی بسیاری از نظرها را به اولین چیدمان تیم دولت معطوف کرده تا عینیت این شعار در عمل دیده شود . از میان گزینه‌های 18 گانه کابینه پیشنهادی، افراد معرفی شده برای وزارت‌خانه‌های کلیدی دفاع ، کشور و اطلاعات نشان می‌دهد که آنها به جبهه اصول‌گرایان معتدل تعلق دارند به گونه‌ای که حجت‌الاسلام علوی (اطلاعات) عضو شورای مرکزی جبهه ایستادگی ایران اسلامی از تشکل‌های اصول‌گرای نزدیک به محسن رضایی، عبدالرضا رحمانی فضلی (کشور) از نزدیکان علی لاریجانی و حسین دهقان(دفاع) از شخصیت‌های اصول‌گرایی هستند که برای این پست‌ها معرفی شده‌اند ، ضمن اینکه قبول پیشنهاد رییس قوه قضاییه برای سپردن تصدی وزارت دادگستری به مصطفی پورمحمدی عضو ارشد و اصول‌گرای جامعه روحانیت مبارز تهران نیز که خود از کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری این دوره بود دلیل دیگری بر حضور اصول‌گرایان در دولت یازدهم است ، اتفاقی که در دولت‌های خاتمی و احمدی‌نژاد در استفاده از نیروهای جناح مقابل شاهد آن نبودیم؛ همچنین به گزارش مهر و ایسنا ،محمود حجتی ( جهاد کشاورزی) گرایش اصلاح‌طلب ، نعمت‌زاده ( صنعت و تجارت) اعتدال‌گرا - عضو حزب اعتدال و توسعه ،سلطانی‌فر (ورزش و جوانان) اصلاح‌طلب - عضو حزب اعتماد ملی، نجفی (آموزش و پرورش) اصلاح‌طلب - عضو حزب کارگزاران سازندگی، ربیعی (کار و امور اجتماعی) اصلاح‌طلب ، ظریف (وزارت خارجه) مستقل نزدیک به اصلاح‌طلبان، واعظی (وزیر پیشنهادی ارتباطات و فناوری اطلاعات) اعتدال‌گرا - نزدیک به حزب اعتدال و توسعه، عباس آخوندی (وزیر پیشنهادی راه و شهرسازی) اعتدال‌گرا ،سیدحسن هاشمی (وزیر پیشنهادی بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) اصلاح‌طلب، علی طیب‌نیا (وزیر پیشنهادی امور اقتصادی و دارایی) اصلاح طلب، جعفر میلی‌منفرد (وزیر پیشنهادی علوم، تحقیقات و فناوری) اصلاح‌طلب، علی جنتی (وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی) اعتدال‌گرا نزدیک به هاشمی رفسنجانی، بیژن زنگنه (وزیر پیشنهادی نفت) اصلاح‌طلب - عضو حزب کارگزاران سازندگی، حمید چیت‌چیان(وزیر پیشنهادی نیرو) مستقل

از نکات جالب این لیست حضور حجت‌الاسلام علوی به عنوان پیشنهاد برای وزارت اطلاعات است . این در حالی است که وی با وجود عضویت در مجلس خبرگان رهبری برای انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی رد صلاحیت شد . همچنین علوی در صورت کسب اعتماد نمایندگان برای تصدی وزارت اطلاعات، اولین مجتهد سیدی خواهد بود که در تاریخ تشکیل این وزارت خانه وزیر می‌شود

عنصر تجربه و سابقه خدمت

نگاهی به لیست گزینه‌های وی نشان می‌دهد از میان وزرای پیشنهادی بیژن زنگنه با سابقه 20 سال حضور در دولت دوم میرحسین موسوی (جهاد) ، دو دولت هاشمی رفسنجانی (نیرو) و دو دولت سید محمد خاتمی (نفت) با سابقه‌ترین وزیر بوده که احتمالا با توجه به واکنش‌های اولیه چالش‌های جدی برای کسب رای اعتماد را هم خواهد داشت و پس از وی محمدعلی نجفی با سابقه حضور در دولت شهید باهنر ( علوم )، دولت دوم موسوی (علوم) و دو دولت هاشمی( آموزش و پرورش ) قرار دارد، همچنین از سایر گزینه‌هایی که سابقه وزارت دارند می‌توان به محمدرضا نعمت‌زاده با حضور در دولت رجایی (کار) و دو دولت هاشمی رفسنجانی (صنایع )، محمود حجتی (وزیر راه دولت اول خاتمی و وزیر جهاد و کشاورزی دولت دوم وی )، آخوندی (وزیر مسکن دولت دوم هاشمی) و پورمحمدی (وزیر کشور دولت اول احمدی‌نژاد) اشاره کرد. همچنین در میان سایر گزینه‌های پیشنهادی ، حسین دهقان سابقه معاونت رییس جمهور و رییس سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران در دولت‌های خاتمی و احمدی‌نژاد را دارد و سایر گزینه‌ها (11نفر) نیز پستی در سطح وزارت یا معاونت رییس جمهور را تاکنون تجربه نکرده‌اند.




تاریخ : سه شنبه 92/5/15 | 3:31 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر