سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم 

ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم

خدا را شکر می‌کنم که بار دیگر خورشید عقلانیت و اعتدال را بر ایران تاباند و ندای وحدت و انسجام این ملت را در جهان طنین‌انداز کرد.

ملت سرافراز ایران!

حماسه حضور و مشارکت موثر و معنادارتان در انتخابات در راه انجام وظایف دینی و ملی و در پاسخ به ندای رهبری معظم انقلاب بر شما مبارک باد. بی‌تردید پیروز این انتخابات شمایید و آگاه و آرام و امیدوار و با اعتقاد به حق و اعتماد به نظام مردم‌ سالار دینی، گامی بلند و استوار در راه عزت و منافع ملی و مدیریت بر پایه اعتدال و اصلاح و تدبیر برداشتید.

شما نشان دادید که خداوند تغییر و تحول در هیچ ملتی را جز با خواست خود آنان محقق نمی‌کند. این پیروزی، پیروزی خرد، پیروزی اعتدال، پیروزی رشد و آگاهی و پیروزی تعهد و تدین بر افراط و بداخلاقی است که از هر گوشه‌ی ایران سربلند در همه روستاها و شهرها سر برآورد و ایران و ایرانیان را یک بار دیگر در همه جای جهان سرفراز کرد. این پیروزی افتخارآفرین را به یکایک شما ملت بزرگوار و شریف از مرد و زن، پیر و جوان در داخل و خارج کشور و همه اقوام و پیروان ادیان و مذاهب تبریک و سپاس می‌گویم.  

یاد امام راحل (ره) و شهیدان والامقام انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را گرامی می‌دارم.  

سپاس ویژه این فرزند کوچک حوزه و دانشگاه ارزانی رهبر معظم انقلاب، مراجع عظام تقلید، روحانیت معزز و استادان فرهیخته کشور باد که با درایت و شجاعت روح امید را در مردم دمیدند و بی‌شک نقش امیدآفرین آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی که از چهره‌های درخشان نظام در این خیزش خروش بودند شایسته قدرشناسی است. همچنین تلاش همه دست‌اندرکاران انتخابات در شورای محترم نگهبان، قوای سه‌گانه نظام، وزارت کشور، ستادهای اجرایی و نظارت و نیروهای نظامی و انتظامی را ارج می‌نهم و سپاس می‌گویم.  

ملت ایران!

 من به عهدی که با شما مردم بسته‌ام وفادار خواهم بود و با اتکا به دعای خیر و استمرار حضور و حمایت شما تا پایان این راه پرافتخار از پای نخواهم نشست.

بی‌گمان این حضور عزتمند در صحنه سیاسی، پیام‌آور آرامش و ثبات و امید در عرصه اقتصاد نیز خواهد بود و چشمه خروشان همت کارگران، کشاورزان و کارآفرینان، موج حرکت و برکت را در تولید و اشتغال به راه خواهد انداخت. 

اینک در آستانه این مرحله جدید، فرصت تازه پدید آمده است که در صحنه بین‌المللی نیز آنان که مردم‌سالاری و آیین تعامل و گفت‌وگوی آزاد و حق جویانه را به راستی پاس می‌دارند با دیدن این حماسه عظیم مردمی با زبان احترام و انصاف و پذیرش حقوق جمهوری اسلامی ایران با این ملت بزرگ سخن بگویند تا پاسخ مناسب نیز بشنوند و با تلاش برای گسترش مناسبات بر پایه منافع متقابل صلح، امنیت و توسعه را در منطقه و جهان اعتلا بخشند.

باور کنیم که با همت مردم فصل جدید همدلی آغاز شده است. بار دیگر به توان این ملت شگفتی آفرین ایمان بیاوریم و به مدد همه فرزانگان و شایستگان خدمت به این مردم وفادار را سامانی نو بخشیم. من در این راه دست همه اعتدال‌گرایان، اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان را به گرمی می‌فشارم و از همه کسانی که این بنده کوچک را شایسته اعتماد خود دانستند درخواست کمک و همکاری در ادامه راه دارم و از دیگر نامزدهای محترم که با حضور و رقابت خویش به خلق حماسه سیاسی و شفافیت دیدگاه‌ها کمک کردند تشکر می‌کنم و مساعدت آن‌ها را در راه خدمت به ملت انتظار دارم.

امیدوارم همه آنان که به دیگر نامزدهای محترم رای داده‌اند نیز این بنده را خدمتگزار مخلص خود بدانند زیرا که من خود را پاسدار حقوق همه ملت ایران می‌دانم و از خدای بزرگ برای دولت تدبیر و امید توفیق خدمت برای ایران عزیز، آرزوی سربلندی و برای ملت ایران بهروزی را خواستارم.

موفق و پیروز باشید

حسن روحانی




تاریخ : یکشنبه 92/3/26 | 4:39 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

طلبه بازیگوش و هاشمی‌رفسنجانی‌ 

 

طلبه بازیگوش:
امیدوارم مثل همیشه ثابت قدم باشی ... اگر در عنوان این نامه نوشتم «مرد همیشه آنلاین»، چون مانند فصل‌ها تغییر می‌کنید. تغییراتی زیبا و با برکت، آنلاین زبان صداقت بچه‌های دانشگاه و حوزویان امروزی است. درخت‌ها، کوه‌ها، فصل‌ها، از نظر آن‌ها آنلاین هستند. برخلاف سرعت اینترنت!! ... بگذریم
تفسیر راهنمایت که راهنمای ماست را مطالعه می‌کردم، در ترجمه آیه‌: «انّ الله یدافع عن الذین آمنوا انّ الله لا یحب کلّ خوان کفور» حج:
38 آورده بودی که: «بی گمان خدا ازآنان که ایمان آورده‌اند دفاع می‌کند. قطعاً خدا هیچ خیانت‌پیشه‌ ناسپاسی را دوست نمی‌دارد.» و در توضیح آیه آورده بودی که خداوند بی‌تردید مؤمنان را مورد حمایت و پشتیبانی قرار می‌دهد و شرّ دشمنان دین را از آنان دفع می‌کند. شرک‌پیشگان حق‌ستیز عصر بعثت، مردمانی خیانت کار و ناسپاس بودند.
خواستم بگویم: با آن‌ چه که در حقت دیدم، چقدر خوب به این آیه ایمان داشتی.
من هم از آنجایی که سهمی از این فضاها دارم و جزئی از این مرز و بومم، و چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوهای من می‌شود بی‌قرار، سعی می‌کنم این موضوع ردّ صلاحیت آنها را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهم
 اول - مایه‌ امیدواری است که در برهه‌ حساس کنونی، شرایط طوری شده است که با ردّ صلاحیت شما! از زوایا و اکناف مملکت امیدواری مستمراً می‌چکد. همه از بازگشت یک آیت‌الله سخن می‌گویند. آیت اللهی که به خانه‌هاشان آمده است و در دل‌هاشان ستاد محبت و امید بنا کرده است. گرد خاک می‌گیرند از قاب‌های دهه‌ شصت، اما بعضی را نمی‌دانم انگیزه‌ای هم دارند یا فقط می‌خواهند بیشتر مطرح شوند؟! یا گذشته‌ بعضاً سه نقطه‌ خود را تطهیر کنند.
دوم - کوته‌فکران آنقدر نسبت به برخی مسائل ترسیده‌اند که فکر می‌کنم در آینده‌ای نه چندان دور، به حذف «برنج هاشمی» حکم کنند!! همان‌گونه که «خانواده آقای هاشمی» را از کتاب‌های درسی حذف کردند! و به قرینه‌ صارفه هم به بقیه‌ هاشمی‌ها در هر زمینه‌ای رحم نکنند! البته این را بگویم‌ها، از دیدِ این‌ها کار نشد ندارد، ولی دقت نکرده‌اند که شاید بتوانند صدا را خاموش کنند، ولی اندیشه‌ها و نگاه دوراندیش را که نمی‌توانند بایکوت کنند.
سوم - حضور پرشور و نشاط شما چنان بازتابی در میان اقشار مختلف جامعه ایجاد کرده بود که گفتیم نکند همه را جادو و جنبل کرده‌اید، البته خب به نظر من شما ساحرید! چون در واقع همه‌ اخلاق‌مدارها ساحرند.
راستش آقای آیت‌الله از همه‌ این حرف‌ها گذشته می‌خواستم اعترافی بکنم: به قول حاج حسن آقا خمینی، صبر و حوصله‌تان به قدری بالاست که آدم قولنجِ حوصله‌اش می‌شکند. آنچه که بیشتر از هر چیز در رفتار شما نمود دارد، بی‌کینه‌بودن‌تان است، انصافاً دست مریزاد بر روحیه‌ اخلاقی و انسانی‌تان.
چهارم - آقای آیت‌الله! واقعیت این است که آن‌ها نزد ما مردود شده‌اند؟! همگان باید بدانند که مردود آن‌ها مقبول ماست. آن‌ها فقط خود را از یک کارشناس دلسوز محروم کردند، مردم راه را از بیراه می‌شناسند، شما امیدی را به ناامیدان دادید که تاریخ‌ساز شد.
یاد جمله‌ای از مرحوم آیت‌الله بهجت افتادم که به گفته اساتید مکرراً می‌فرمود: «برای اداره تمام جهان کافی است که انسان، عاقل و مؤمن و متدین باشد. دیانت و عقل، برای اداره کره زمین کفایت می‌کند. (در محضر بهجت،
2/43)
کاش آن‌ها این ظرفیت را در خود می‌دیدند که از خرد و ذکاوت شما استفاده کنند.

پاسخ آیت‌الله هاشمی رفسنجانی:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
طلبه بازیگوش! سلام
‌نامه بدون نام و نشانت ‌را شیرین خواندم و در کنایات قلمت تأمل کردم. مخصوصاً آنجا که خوان قرآن گستردی و خواندی: «ان الله لایحبّ کل خَوّانٍ کفور» (حج/38)
اگر جوانید، فردا از آن شما جوانان است و باید بکوشید که زره علم بپوشید، از تلخ و شیرین تجربیات امروز بنوشید که لازمه سربلندی در دهکده جهانی، کوشش و جوشش است. طنز سخنت در بندهایی از نامه، مخصوصاً آنجا که نوشتی «اخلاق‌مدارها ساحرند». واقعیت تاریخ است و مبادا «قولنج حوصله»‌هایتان بشکند که باید کوه اتفاقات آینده را بردوش بکشید.
خوشحالم که در مدرسه ذهن مردم قبول شده‌ام و خدا می‌داند که اگر سنگینی وظیفه و شبهه‌ راحت‌طلبی و شرمندگی در محضر امام(ره) و شهدا نبود، با علم به موانع نزدیک و مشکلات دور، در انتخابات نام‌نویسی نمی‌کردم{این سخن امام علی -ع- را هنگام تصدی امر خلافت بیاورید که ...} و خرسندم که این دعایم مستجاب شد که:
خدایا چنان کن سرانجام کار -  تو خشنود باشی و ما رستگار
اکبر هاشمی رفسنجانی
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام

(با اجازه آقای رجائی)




تاریخ : جمعه 92/3/24 | 10:47 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

تنش زدائی

بحث اعتدال و تنش زدائی در قلمروها و ادوار مختلف تاریخ اسلام قابل بررسی است و اتفاقاً یکی از مباحث نوپدیدی است که تاکنون توجه بایسته ای به آن نشده است.

نخستین آیات در زمینه جهاد در سال های نخستین ورود پیامبر به مدینه است (آیات 216 تا 218 سوره مبارکه بقره) که با کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ آغاز میشود و خداوند از وعده قانون جنگ برای مسلمانان سخن میگوید
شکی نیست که اگر از تنش زدایی سخن گفته می شود به معنای نادیده گرفتن اهمیت و جایگاه بلند جهاد در منظومه اندیشه و فرهنگ اسلامی نیست. اما ضروری است درباره مفهوم جهاد درنگ نمود. گرچه بی تردید یکی از مصادیق مهم جهاد مواجهه مسلحانه با دشمن ـ چه در مقام دفاع و چه در مقام تهاجم ـ است؛ ولی شکی نیست که مفهوم جهاد منحصر به رفتار خشونت آمیز نمی شود و نمی توان آن را تنها به مفهوم کوبیدن بر طبل جنگ و هماورد طلبی و تحریک دشمن دانست.
برای بررسی این موضوع ، مروری بر چگونگی رویارویی پیامبر با قریش که اصلی ترین دشمن پیامبر در مکه تا پیش از فتح این شهر بودند سودمند به نظر میرسد.
در نگاهی کلی میتوان رفتار پیامبر را تبدیل مواجهه نظامی با اصلی ترین دشمن خود به مواجهه سیاسی و کسب پیروزی در صحنه مذاکره و رفتار سیاسی و فرهنگی تفسیر کرد و بی تردید این روند به هیچ وجه به معنای سازش پیامبر با سردمداران کفر و شرک نیست.

در سال دوم هجرت، غزوه بدر اتفاق افتاد. این غزوه پس از تحمل حدود 15 سال سختی از سوی مسلمانان و به عنوان یک بشارت از سوی خداوند به عنوان پاداش مقاومت مسلمانان و با پیروزی آنها به پایان رسید.

در سال سوم هجرت، غزوه احد از سوی قریش به عنوان تلافی شکست غزوه بدر آغاز شد که با شکست سنگین مسلمانان به پایان رسید و در سال چهارم، رویارویی مستقیم بین مسلمانان و مشرکان اتفاق نیفتاد.

در سال پنجم، مشرکان برای یکسره کردن کار مسلمانان سپاهی که قرآن آن را احزاب نامیده آراستند ولی با ابتکار سلمان فارسی و حفر خندق، عملاً درگیری گسترده ای بین مشرکان و مسلمانان اتفاق نیافتاد و جز چند نبرد تن به تن از جمله نبرد به یادماندنی و آسمانی امیرالمؤمنین علی علیه السلام با عمرو بن عبدود و چند تیراندازی از دو طرف خندق، حادثه نظامی دیگری رخ نداد.
در این غزوه تدبیر سیاسی و عملیات روانی پیامبر ستون پنجم دشمن را هم ناکارآمد کرد و موجب تفرقه بین احزاب و سرانجام فرار مشرکان از صحنه نبرد شد.

در سال ششم، پیامبر به دنبال نزول آیاتی از سوی خداوند، مسلمانان را به قصد انجام عمره از مدینه بیرون برد. مسلمانان حتی مُحرِم شدند ولی مشرکان مکه مانع ورود مسلمانان به شهر شدند و سرانجام با انعقاد قرارداد معروف به صلح حدیبیه ، مسلمانان بی آنکه موفق به انجام عمره شوند به مکه بازگشتند.

باید گفت مدیریت پیامبر باعث شد که جنگ تمام عیار و رودررو با مشرکین که در بدر و احد شاهد آن هستیم در سال چهارم به یک رکود و در سال پنجم به یک مقاومتی که به درگیری نینجامید و در سال ششم به یک مذاکره و انعقاد قرارداد صلح با مشرکین انجامید و در پی آن در سال هفتم، بر اساس یکی از بندهای صلح نامه حدیبیه، پیامبر و مسلمانان به مکه رفتند و عمرة القضاء به جای آوردند.

سرانجام در سال هشتم، به دنبال نقض یکی از بندهای صلح نامه حدیبیه ، پیامبر باز با تدبیر سیاسی و عملیات روانی گسترده، موفق به فتح تقریباً بدون خونریزی مکه شد.

بنابراین ، مرور تاریخ اسلام به خوبی نشانگر هنر معجزه گون پیامبر برای تبدیل فاز نظامی مواجهه با کفار و مشرکان به فاز سیاسی است.
نکته قابل توجه این است که در ماجرای صلح حدیبیه به هنگام نگارش قرارداد صلح، پیامبر از نوشتن "بسم الله الرحمن الرحیم" به درخواست مشرکین چشم پوشید و حتی پیامبر از نگارش این که رسول خداست صرف نظر کرد و به جای "محمد رسول الله" بنا به درخواست مشرکان نوشت "محمد بن عبدالله" تا بتواند دشمن را به مذاکره راضی و وادار کند که پیامبر و مسلمانان را به رسمیت بشناسد.

 

به نقل منابع تاریخی در همان زمان پیش از نگارش صلحنامه حدیبیه و پس از آن عده ای از تندروهایی که اطراف پیامبر بودند به بهانه حفظ عزت و مقاومت در برابر دشمن و با پوشش دین و شعارهای دینی به مخالفت با پیامبر و عامه مسلمانان پرداختند و چنین استدلال کردند که مگر این شخص رسول خدا نیست؟ مگر ما مسلمان نیستیم؟ مگر طرف مقابل ما مشرک نیستند؟ روشن بود که پاسخ هر سه سؤال مثبت بود. لذا این افراد از این مقدمه چنین نتیجه گرفتند که: فَعَلامَ نُعطی الدَنیة فی دیننا؟ یعنی پس چرا باید برای دفاع از دینمان به دشمن باج بدهیم؟ و چنین با خواری برخورد کنیم؟
همچنین در زمان فتح مکه نیز عده ای از مسلمانان فریاد میزدند که الیوم، یوم الملحمه، یعنی امروز روز حماسه است که پیامبر مخالفت کردند و فرمودند: بگویید الیوم، یوم المرحمه، یعنی امروز روز رحمت است.

اگر امروز کسانی بر این باور باشند که صحنه رویارویی با دشمن در تاریخ اسلام فقط از نوع صحنه رویارویی امام حسین علیه السلام با یزید در روز عاشوراست، اگرچه نظرشان محترم است و میتوانند نظر خود را بیان و از آن دفاع کنند، ولی همین که این افراد مخالفان نظر خود را به سازشکاری و ترس از جهاد متهم سازند، بی تردید خطا کرده اند و مانند دیگر منکرهای معروف شده و معروف های منکر شده در هشت سال اخیر، ارزشهای دینی را زیر پا گذاشته اند.
این حق برای هر دردمند دیگر انقلاب و نظام محفوظ است که صحنه رویارویی با دشمن را به گونه ای دیگر فهم و تفسیر کند؛ چرا که مهم این است که انسان در صحنه رویارویی با دشمن به گونه ای برخورد کند که بتواند بیشترین امتیاز را بگیرد.
بنابراین نمی توان گفت که مواجهه و مقاومت در برابر دشمن منحصر در سر دادن شعارهای جنگ طلبانه است.

امروز اتهام سازشکاری به کسانی که در ایام دفاع مقدس در سطوح بالای مدیریتی حضور داشتند و در شمار افتخارآفرینان حماسه ای بزرگ بوده اند که امام بر دستان آنها بوسه میزد، آن هم همصدا با کسانی که حتی برای گرفتن عکس یادگاری هم به جبهه نرفتند و تنها میراث آنها از آن ایام یک چفیه غصبی بوده است که این روزها فرصت طلبانه بر شانه می اندازند، شائبه تبلیغاتی بودن شعار مقاومت در برابر دشمن و سوءاستفاده از احساس پاک مردم نجیب، ایثارگر و شهادت طلب برای چند صباح ریاست ناپایدار در این دنیا را در ذهن تقویت می کند.

با وجود اعتقاد به مبارز? همه جانبه حق با باطل و ضرورت پرداختن بهای دفاع از حق بر این باورم که دفاع از حق بر خلاف آن چه امروزه عده ای مطرح می کنند ، شکل واحدی ندارد.

امید است کسانی که سابقه ای روشن و درخشان در صحنه سیاستگذاری و مدیریت ایام نورانی دفاع مقدس داشته اند و ناسازگاری خود را با نظام سلطه عملاً به اثبات رسانده اند اکنون نیز در صحنه نبرد همیشگی با استکبار جهانی، با رویکردی خردورزانه و مبتنی بر حکمت و مصلحت بار دیگر برگی درخشان بر عزت مردم ما بیافزایند

(بر گرفته از فرارو)




تاریخ : جمعه 92/3/24 | 2:33 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

 

بسمه تعالی 

 

"... وَ الْجَماعَةُ وَ اللّه‏ِ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْحَقِّ وَ اِنْ قَلّوا وَ الْفُرقَةُ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْباطِلِ وَ اِنْ کَثُروا..."

"... و به خدا قسم، وحدت، همدست شدن با اهل حق است هر چند اندک باشند و تفرقه، همدستى با اهل باطل است هر چند بسیار باشند..."

امیر المومنین علی (ع) کنزالعمّال، ح 1644

و امشب که سرما سکوت قلم های آگاه و دل زجر کشیده ی مردمان سرزمینمان را پر کینه می‌کوبد،اگرچه دمیدن گرمای زندگی در روح سرد زمانه در این اندک زمان ممکن نیست، اما نگاه معصومانه‌ کودکان امروز بار سنگین تلاش برای فردایی بهتر را بر دوشمان می‌گذارد. 

مردم بزرگ و شریف ایران! ای نفس‌های گرمی که بذر سبز فردایمان را در خاک خسته امروز می‌پرورانید. اگر دیوارهای امیدمان کوتاه نبود و بادهای وحشی بادبان وحدتمان را از هم نمی‌درید، تاریخ، کشتی زندگیمان را به گل ننشانده بود. 

بیائیم بار دیگر بر پای آرمان‌هایمان، آزادی و عدالت...  پا به پای هم با تدبیر بایستیم و نگذاریم رسولان خسته آزادی در خاک بنشینند و کبوتران دل‌پاک، به دست غلامان سیه‌دل ناامیدی ذبح شوند و سفره‌ اربابان قدرت جهان را رنگین کنند.

ما با این اعتقاد و با الهام از گفتار و سفارش بزرگانمان حمایت قاطع خود را از همراهی تفکر تحول‌خواهی اصلاح‌طلبانه در قالب گروههای اصلاح‌طلب و کارگزاران نظام با بیرق‌داری دکتر حسن روحانی  اعلام می‌کنیم و معتقدیم که وحدت و توکل رمز تحمل تیره‌ترین زمان‌های شب تا طلوع فجر صادق پیروزی است.

تا آن روز 

" وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ "       انفال 46 

 و نزاع و اختلاف نکنید تا سست نشوید، و قدرت شما از میان نرود. و صبر و استقامت   کنید که خداوند با استقامت کنندگان است.

 




تاریخ : سه شنبه 92/3/21 | 11:18 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

مقام معظم رهبری:

رأی به هر کدام از نامزدها ، رأی به جمهوری اسلامی است.

قابل توجه برخی که همه چیز را برای خود و به نفع خود مصادره میکنند و با عبارات من در آوردی و خلق الساعة نظیر گفتمان انقلاب اسلامی ، ارزشی ، ولایتمدار و... با ممتاز جلوه دادن خود ، قصد القاء انقلابی بودن خود و دشمن یا فریب خورده بودن رقبای را دارند. نگاهی به فعالیتهای ضدتبلیغی امثال پناهیان و شریعتمداری کیهان که سعی در القاء این نکته دارند که اگر روحانی بیاید یعنی گفتمان غربگرا حاکم شده است(فارغ از این که خود چنین سخنی زیر سؤال بردن بسیاری کسان و نهادهایی نظیر شورای نگهبان است که ابتدا چنین کسانی را تأیید میکند و بعد همفکرانش در به در به دنبال اثبات این هستند که به ملت بباورانند اینها عوامل نفوذی ، دشمن ، مرعوب ، غربگرا ، خائن ، واداده ، و... هستند و اگر اینها رأی بیاورند چنین و چنان خواهد شد) غافل از این که تمام این زور زدنها برای این است که این پیام ساده را بدهند که: آی ملت! به ما رأی بدهید. نمیبینید برای رأی آوردن چه دست و پایی میزنیم و برای آن که این منصب و حکومت را از دست ندهیم حاضریم به هر رطب و یابسی در آویزیم و هر چه به ذهنمان خطور کرد به زبان و قلم بیاوریم و با پنهان شدن در پشت عناوین و تعابیر و واژگانی نظیر انقلابی ، ولایتمدار ، ارزشی ، و... عده ای را برای چند صباحی بفریبیم.

گفت: بر فرض این چند روز دنیا را با مردم فریبی بر خر مراد سوار بودی ، این برای دنیایت جواب میدهد ، پس از مرگت را چه میکنی؟ به خدا هم همین لافها را تحویل میدهی؟




تاریخ : سه شنبه 92/3/21 | 10:31 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

 

حجتی کرمانی:

فرق فاحش ما با پیغمبر اکرم (ص) و جانشینان آن حضرت ـ که اکثراً به آن توجه نمی‌کنند یا خود را به تغافل میزنند ـ این است که آنها تخصص و هنرشان این بود که از دشمنان دوست بسازند، اما ما متخصصیم که از دوست، ‌دشمن بسازیم.

 




تاریخ : سه شنبه 92/3/21 | 7:57 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

خاتمی : به روحانی رأی خواهم داد 

سید محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین کشورمان در بیانیه ای حمایت خود را از دکتر حسن روحانی اعلام کرد و گفت در انتخابات پیش رو به حسن روحانی رأی خواهد داد

 

متن بیانیه به شرح زیر است:
اینجانب با سپاس فراوان از برادر عزیزم جناب آقای دکتر عارف که بحمدالله موقعیت معنوی بالایی را نصیب خود کرده است و پیروز عرصه اخلاق و ادب و خیرخواهی و اصلاح طلبی است؛ به حکم وظیفه سنگینی که نسبت به کشور و سرنوشت ملت شریف دارم، رأی خود را به برادر گرامی جناب آقای دکتر روحانی خواهم داد و از همگان به ویژه اصلاح طلبان و تحول خواهان و خواستاران عزت و سربلندی میهن و وفاداران به آرمانهای بلند و مطالبات روشن ملت میخواهم که با هوشیاری وظیفه مهم خود را در این انتخابات به جا آورند و حضور جناب آقای دکتر روحانی را فرصتی مناسب برای رسیدن به خواست ها و مطالبات خود بدانند. باشد که لطف حضرت پروردگار مددکارمان باشد و شاهد نیکبختی ایران و ایرانی باشیم.




تاریخ : سه شنبه 92/3/21 | 7:41 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

تأسف اسرائیل از رفتن محمود احمدی نژاد 

محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، هشت سال از هر تریبونی برای فشار بر نقاط حساس اسرائیلی‌ها استفاده کرد. او کشتار یهودیان به دست آلمان نازی (هولوکاست) را افسانه خواند و بارها وعده داد که اسرائیل به زودی از صفحه روزگار محو می‌شود.
موضع گیری های تند آقای احمدی نژاد، آن هم از تریبون سازمان ملل متحد، بارها با اعتراض جمعی دیپلمات های غربی مواجه شد.
خشم و انزجار اسرائیلی ها از شخصیت جنجالی آقای احمدی نژاد اما به معنی آن نیست که اکنون از کنار رفتنش خوشحال باشند.
دن شوفتان، رئیس مرکز مطالعات امنیت ملی دانشگاه حیفا به بی بی سی فارسی می گوید: احمدی نژاد چهره زشت رژیم ایران است. بنابراین از نظر اسرائیل او برای نشان دادن ماهیت رژیم به افرادی که شاید ساده لوح باشند بسیار مفید بوده است.
او می افزاید: اگر شخص باهوش تری جای او بود اما همچنان به ساخت بمب اتمی ادامه می داد، از تروریسم در دنیا حمایت و با مردمش وحشیانه برخورد می کرد، کار ما برای متقاعد کردن افکار عمومی جهان سخت تر می شد. اما
احمدی نژاد کار ما را راحت کرد. بنابراین ما به نوعی از پایان دوره ریاست جمهوری او متأسفیم.

(با اجازه آقای رجائی)




تاریخ : شنبه 92/3/11 | 5:32 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

بخشی از سخنان جناب آقای دکتر حسن رحیم پور ازغدی

...

گاهی پیغمبر کسانی را که آدم های بسیار  پاک و شریفی بودند و برای خدا می آمدند اما قدرت تخصصی کافی برای آن پست نداشتند، پس میزدند. اما با احترام. این مثال راجع به جناب ابوذر است.جناب ابوذر بالاترین صحابه پیامبر بود و حضرت به او می گفتند هر چه برای خودم بخواهم برای تو هم میخواهم و هر چه برای خود نخواهم برای تو هم نمیخواهم. این قدر پیامبر ابوذر را دوست داشت. ابوذر هم از آن مجاهدان فداکاری بودکه زاهد هم بود. وقتی حکومت در مدینه تشکیل شد نزد پیامبر آمد و گفت: یا رسول الله اگر کاری و یا مدیریتی برای خدمت به خلق هست که من بتوانم انجام بدهم بنده در خدمت شما هستم. پیامبر فرمودند: ای ابوذر! تو را مثل خودم دوست دارم ولی توصیه ای به شما دارم و این که هیچ جا مدیریت قبول نکن. چون قدرت مدیریت نداری. کار مدیریت پیچیدگی ها و مهارتی میخواهد که تو نداری! و لذا او هیچ مسئولیتی را قبول نکرد. البته کمک میکرد و یا انتقاد میکرد و در زمان خلیفه سوم هم تبعید شد و در تنهایی شهید شد. اما تا آخر عمر مسئولیتی را نپذیرفت.

اما کسی مثل سلمان که در زمان ابوبکر و عمر مسئولیت قبول کرد و حاکم مدائن(بخش ایرانی نشین در عراق)شد. جناب سلمان خدمت حضرت امیر(ع)می آید و می گوید: ما سر خلافت منتقدیم ولی الآن به من پیشنهاد شده که مسئولیتی را قبول کنم. بنده باید از شما اجازه بگیرم که چه کنم؟ حضرت فرمودند: شما این کار را بکن. چون هم پاکی و هم سعی کن در آن جا اسلام را نشر دهی. و سلمان در زمان خلفا آنجا حاکم شد.

...




تاریخ : جمعه 92/3/10 | 4:0 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

اظهارات دکتر روحانی در گفتگوی ویژه خبری

صدقه گرفتن افتخار نیست صدقه دادن افتخار است؛ مردم نیاز ندارند دست به سوی دولت دراز کنند بنابراین من کاری می‌کنم که دولت به سوی مردم دست دراز کند.

من به عنوان فردی که بضاعت و تجربه دارم و در دوران مجلس شورای اسلامی، دفاع مقدس،‌ هشت سال فعالیت در کنار آقای هاشمی و خاتمی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و همچنین حضور فعال در مجمع تشخیص مصلحت و مجلس خبرگان و همچنین نماینده رهبری، دلم می‌خواهد تجربه و آشنایی‌هایم را که از سرمایه ملت کسب کردم در اختیار آینده کشور قرار دهم تا شاهد رفاه بهتری برای مردم باشیم.

بنده یک اعتدال‌گرا هستم. من همیشه با اصولگرایان و اصلاح‌طلبان آشنا و نزدیک بوده و کار کرده‌ام، امروز نیز این مسیر را طی می‌کنم؛ در این سی و چند سال مسیر و خطم تغییر نکرده و هیچ‌گاه افراط گرا نبودم لذا امروز نیز نماینده کسانی هستم که اعتدال را دوست دارند.

ریشه همه مشکلات و معضلات اقتصادی به بحث کارآمدی دولت مربوط می‌شود؛ در بخش اقتصاد اساس کار بر پایه فعالیت دولت است.

 ما در حال حاضر بیش از چهل و یک هزار واحد صنعتی نیمه تمام داریم که چنانچه فقط 34هزار میلیارد تومان اعتبار در اختیار واحدها گذاشته شود این واحدها هم کامل می‌شوند و هم 499 هزار نفر مشغول به کار می‌شوند.

در بخش تولیدی اگر ثبات برقرار شود و مقررات اقتصادی تغییر نکند همه فعال می‌شوند و همچنین اگر ما بتوانیم رونق اقتصادی را درست کنیم معضل بیکاری حل می‌شود.

امروز حداقل سه میلیون و 300 هزار نفر بیکار در جامعه وجود دارد اگر این افراد مشغول به کار شوند و هر کدام به اندازه یک میلیون به بخش تولید خدمت کنند نتیجه آن می‌شود که در هر ماه سه میلیون نفر به کشور خدمت می‌کنند.

 ما قرار بود در چشم‌انداز 20 ساله حداکثر8درصد رشد اقتصادی داشته باشیم اما در حال حاضر این رشد به حدود 3 درصد رسیده است در اینجا این سؤال پیش می‌آید کدام کشور در منطقه تورم بالای 30 درصد دارد؛ مردم در تهیه مواد غذایی در طول 12 ماه گذشته با تورم بالای 40 درصد مواجه بوده‌اند اما اگر تولید رونق پیدا کند بیکاری حل،‌ عرضه کالا زیاد و تعادل برقرار می‌شود و ناچار نمی‌شویم هر کالای بُنجلی را به کشور وارد کنیم.

در پایان امسال 400 هزار نفر متخصص کامپیوتر بیکار و 100 هزار مهندس بیکار داشته‌ایم.

اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصاد استقامتی، ما باید مقاومت را ادامه دهیم اما نه برای کوتاه‌مدت، بلکه برای بلند مدت. اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصاد ریاضتی نیست بلکه این معنا را می‌دهد که ما باید به سمت تولید داخلی برویم و کاری کنیم که اهداف اقتصادی دنبال شود تا به رشد 8 درصدی برسیم و نگذاریم در جامعه بیکاری باقی بماند.

هدفمندی یارانه‌ها از برنامه دوم و سوم مجلس دنبال شد. قرار بود هدفمندی یارانه‌ها به تولید رونق دهد. هدفمندی یارانه برای این است که علامت درست به تولید بدهیم و عدالت را در جامعه اجرا کنیم.

 من معتقدم با یک جناح نمی‌توان دولت را اداره کرد چرا که یک زمانی سیاسیون می‌گفتند اگر دولت، مجلس و قوه قضاییه در یک خط باشند هماهنگی بیشتر شده و پول نفت هم که هست دنیا گلستان خواهد شد. اما این اتفاق نیفتاد. با یک جناح نمی‌توان کشور را اداره کرد. با افراط میانه خوبی ندارم و معتقدم آن‌هایی که در مسیر افراط بودند حتی اگر حسن نیت هم داشتند به کشور خدمت نکردند. اگر افراط نبود 4 سال پیش نه اردوکشی خیابانی را شاهد بودیم و نه زندان و نه به قوه قضاییه نیاز بود.

اصل پیشرفت همان چشم انداز سند 20 ساله است و ایران همانند گذشته کشوری پیشرفته خواهد بود و عدالت نیز یعنی هر چیزی جای خود را داشته باشد، به کسی ظلم نشود، تولیدگر به حقش برسد، کارگر به حقش برسد و هر کسی که بخواهد حرف بزند لکنت نداشته باشد و راحت حرف بزند؛ در نتیجه همه باید بدانیم که عدالت از اعتدال می‌گذرد اگر اعتدال نباشد به عدالت نمیرسیم.

عدالت یعنی اگر مسئولی با یک هواپیما به یک کشور می‌رود هواپیما را با خبرنگار و خانواده‌اش پر نکند، بلکه کارآفرینان را با خود به همراه ببرد مانند کشور ترکیه که همواره از کارشناسان و کارآفرینان در مسایل استفاده می‌کند.

ای کاش در صدا و سیما هم عدالت برقرار می‌شد و اگر نقد سازنده ای بود آن را بیان می‌کرد و اگر تهمت بود به دنبال تهمت نرود چرا که در رسانه‌ها به بسیاری از مسئولان ما ظلم شده است و ای کاش آن‌ها می‌آمدند و از خودشان دفاع می‌کردند؛ چرا که بسیاری از آن‌هایی که در زندان شاه شلاق خوردند و یار امام بودند، به آن‌ها توهین شده است. صدا و سیما باید علاوه بر بهبود شبکه‌ها و افزایش بیننده‌ها به عدالت هم توجه بیشتری داشته باشد. اگر به آقای الف توهین شد صدا و سیما به آن فرد وقت داده تا پاسخگوی این توهین‌ها باشد مانند حرف امام خمینی(ره) که فرمودند اگر از پشت بلندگوی مجلس به کسی اهانت شد به وی وقت دهید تا حرف بزند. اگر به شخصی توهین شد به آن‌ها وقت پاسخگویی بدهید، سرمایه های انقلاب را تحریف نکنید، این‌ها سرمایه های انقلاب اند و به سادگی آن‌ها را از دست ندهیم.

سیاست ما در باب فعالیت هسته ای در آن زمان در طی 22 ماه تحت نظارت مقام معظم رهبری که بنده نماینده ایشان در شورای عالی امنیت ملی بودم ، این بود که تهدیدها را دفع کرده و توطئه آمریکا را بشکنیم. آمریکا در آن زمان می‌خواست پرونده ایران را به شورای امنیت بفرستد اما ما نگذاشتیم کشور دچار تحریم شود و آنچه که اکنون در فناوری هسته ای داریم را کامل کرده و به دنبال این بودیم که آن را تبدیل به یک فرصت کنیم. ما در آن زمان نگذاشتیم پرونده ایران به شورای امنیت برود و صلح آمیز بودن فناوری هسته ای را ظرف یک سال ثابت کردیم.

قرارداد سعدآباد اصلاً به هیچ عنوان جنبه قراردادی نداشت و در بیانیه تهران قطعنامه به این عنوان آمده بود که همه چیز (مسایل هسته ای) متوقف شود البته ما نگذاشتیم که این اتفاق بیفتد و تنها 10 سانتریفیوژ در نطنز تعطیل شد. بحث UFC در مهر 82 انجام شده، در فروردین 83 افتتاح، در پاییز 83 مرحله بعدی آن افتتاح شده و در فروردین 84 این فرآیند کامل شد، همچنین  آب سنگین در تابستان 83، کیک زرد و 3 هزار سانتری فیوژ در زمستان 83 تولید شد. روزی که من این پرونده را ترک کردم 1700 سانتریفیوژ داشتیم در حالی که وقتی این پرونده را بر عهده گرفتم تنها 750 سانتریفیوژ داشتیم.




تاریخ : سه شنبه 92/3/7 | 3:14 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر